بزرگنمايي:
پیام سپاهان- هیچکس بی نیاز از تجربه دیگران نیست. بسیاری از جوانها در برابر
تجربیات دیگران احساس بی نیازی میکنند و بر اثر این پندار غرورآمیز،
سالها از عمر عزیز خود را در کسب تجربهای میگذرانند که میتوانستند
سالها قبل، بدون صرف وقت و به رایگان، آن را از کتابها، بی منّت و بی
ادعا به دست آورند.
خواندن کتابی که تجربیات دیگران را بیان میکند، هم به استفاده بهینه از
عمر میانجامد و هم اینکه تجربههای مطرح شده در کتاب، چون نردبانی است که
تنها کافی است پا بر پلههای آن بگذاریم، آن وقت است که تا دوردستها را
خواهیم دید.
بهترین روش انتقال تجربه، همراهی با داستان است و این روش در بیشتر
کتابهای تأثیرگذار استفاده شده است. زمانی که شخصی داستانی را میخواند در
حقیقت نویسنده به مغز او پیام میدهد که تو قرار نیست به زحمت بیفتی، قرار
نیست کاری کنی، پس راحت باش و گوش کن، تجربه آموزی کن.
نویسنده استرس را از خواننده میگیرد و آرامش را به وی میدهد و سپس در
لابهلای صفحات کتاب، مطالب خود را به خواننده انتقال میدهد. امروزه ثابت
شده تأثیرگذاری داستانها، خاطرات و یادگیریهای ما حصل از آنها، بسیار
مؤثر تر از نگارش خشک و چهارچوب دار است.
نویسنده داستان و یا روایتگر رویدادها، خوانندگان را به فضای داستان
میبرد، آنها را بدون اینکه زحمت و دشواری ببینند درگیر میکند. در داستان و
روایتگریها خواننده با پیگیری مراحل ماجرا بدون اینکه خود بداند با آموزش
توصیفی، در حال فراگیری است.
به همین جهت است که از سالهای پیش در کشورهای توسعه یافته چگونگی نوشتن
وقایع و اتفاقات موردی و چگونگی حل کردن چالشها خصوصاً در یک فضای کار تیمی
در کلاسهای دانشگاه و در رشتههای چون مدیریت اجرایی، مدیریت بازرگانی و
مدیریت بازاریابی مورد توجه قرار گرفت.
کتاب نبایدهای کسب و کارهای کوچک و کارآفرینانه بر اساس دو داستان واقعی
از دو کسب و کار متفاوت است که دو کارآفرین متفاوت تجربه کردهاند. ابتدا
داستان کوتاهی از فعالیت هر یک از کسب و کارها مطرح میشود و در آخر
نبایدهایی را که میتوان از این کسب و کارها درس گرفت مطرح و تحلیل میشود.
نویسندگان این کتاب تلاش کردهاند که این نبایدها با زبانی ساده مطرح و
سپس با اصول علمی کسب و کار و کارآفرینی، آن را تحلیل کنند. آنچه در این
کتاب مطرح شده، مشکلات واقعی کسب و کارهای کوچک و اشتباهات کارآفرینان این
کسب و کارهاست که مطالعه آنها میتواند مانع از تکرار این اشتباهات در سایر
کسب و کارها باشد.
تصور اینکه این کتاب کم حجم بتواند تا این اندازه مطالب علمی و عملی را
در قالب دو داستان واقعی ارائه کند در ظاهر دشوار است. اما این عملی شده
است. رویکردآموزش توصیفی این کتاب میتواند نمونه خوبی برای کتابهایی باشد
که به این نحو سعی در انتقال اطلاعات، تجربیات و آموزش به سایر افراد
باشند.
این کتاب برخلاف بسیاری از کتابهای معمول در حوزه مدیریت، خواننده را با
"نبایدهای" کسب و کار آشنا میکند. نبایدهایی که میگویند از چه کارهایی
باید پرهیز کرد و چه تصمیماتی را به چه شکلی نباید گرفت. این "نبایدها"
حاصل مصاحبه و تحلیل جوابهای مدیران دو شرکت کارآفرینانه و کوچک است که با
شکست مواجه شدهاند.
کارآفرینان در این کتاب، روند شکلگیری و شکست خود را به صورت
داستانگونه شرح داده و پس از آن تحلیلی علمی از آنچه نباید میکردهاند،
برای خواننده ذکر کردهاند.
این کتاب کم حجم با بیان اشتباهات رایج کارآفرینان و بررسی و تحلیل این
اشتباهات، در صدد است تا به سایر کارآفرینان و مدیران در اتخاذ تصمیمات
مناسب و علمی یاری رساند تا سهمی هر چند اندک در کاهش ضریب شکست کسب و
کارها داشته باشد.
ندا موسوی و سیدسعید میرواحدی نویسندگان این کتاب هستند که با جامع نگری
و دقت در نگارش کتاب با قلمی شیوا آن را در چهار فصل توسط انتشارات
بازاریابی منتشر کرده اند، این کتاب به چاپ دوم رسیده و مورد استقبال قرار
گرفته است.