بزرگنمايي:
پیام سپاهان- «از
شهر صبح»، اولین نمایشگاه از مجموعه نمایشگاههای «تکفریمها» است که
قرار است به طور مداوم در گالری صفر و یک برگزار شود. در بخشی از استیتمنت
نمایشگاه «تکفریمها» آمده است: «تکفریمها»، مواجهه ما خواهد بود با
فیلمسازانی که حوزههای دیگر تجسمی بهخصوص عکاسی را پیگیر و جدی دنبال
میکنند.
در اولین نمایش از این مجموعه، آثار
مجید برزگر، فیلمساز به نمایش درآمده که سینما، عکاسی و نقاشی را دنبال
میکند. مجید برزگر، کارگردان، عکاس، تهیهکننده و مدرس سینما را با
فیلمهای «فصل بارانهای موسمی»، «پرویز»، «یک شهروند معمولی» و «ابر
بارانش گرفته...» و تهیهکنندگی فیلمهای بسیاری میشناسیم.
این شاید اولین بار است که برزگر به
بهانه عکاسی به اصفهان میآید. او پیش از این در فضاهای سینمای کوتاه و
مستقل اصفهان حاضر شده است. به این بهانه، نظر او را درباره سینمای کوتاه
اصفهان و شرایط حاکم بر فیلم کوتاه کشور در سالهای اخیر جویا شدهایم:
نظرتان درباره فیلم کوتاه اصفهان چیست؟
یکی از شهرهای موفق حوزه فیلم کوتاه
ایران در سالهای اخیر، اصفهان بوده و مدیریت سینمای جوان این شهر، در این
اتفاق تأثیر گذاشته است. ساخت فیلم کوتاه در اصفهان، رشد قابلملاحظهای
داشته و تعداد فیلمسازهای زن و مرد این شهر زیاد شده، همانطور که اساساً
فیلمکوتاهساز در ایران زیاد شده است. ارتباط من با پاتوق فیلم کوتاه
اصفهان و انجمن سینمای جوان اصفهان و حضورم در هیئتهای داوری و انتخاب
فیلم کوتاه در این سالها، نشان میدهد که در اصفهان اتفاقات خوبی درزمینه
فیلم کوتاه در حال رخ دادن است.
بهجز تهران، کدام شهرهای کشور، فیلم کوتاه شاخصتری دارند؟
اصفهان، اردبیل و شیراز. در تبریز اوضاع بد نیست و در بوشهر هم اتفاقات خوبی میافتد.
دلیل رشد زیاد ساخت فیلم کوتاه در سالهای اخیر چیست؟ افزایش دانشگاهها و آموزشگاههای سینمایی یا افزایش جمعیت نسل جدید؟
نسبتِ رشد جمعیت، رشد تعداد
فیلمسازان را هم شامل میشود. راحت شدن فیلمسازی و دیجیتال شدن امکانات و
ایجاد امکان فیلمسازی با یک دوربین کوچک عکاسی و یک لپ تاپ، هم از دلایل
دیگر است. آموزشگاهها و دانشگاههای سینمایی، چند برابر شدهاند و ذوق و
شوق دیده شدن و مطرح و موفق شدن هم، عنصر مهمی است، در کشوری که تقریباً
امیدی در آن وجود ندارد و معلوم نیست فعالیتها به چه نتیجهای میرسد.
در اوضاع مالی بد امروز، ساختهشدن اینهمه فیلم عجیب نیست؟
بله. افراد مایلاند با فیلم موفق
شوند و به شهرت و پول برسند، بنابراین دست به هر ریسکی میزنند. شاید
فیلمسازی، یک راه کوتاه برای موفقیت است. بسیاری از افراد، همه زندگی خود
را میفروشند تا یک فیلم بسازند و وارد سینمای حرفهای یا سریالسازی در
تلویزیون شوند و بتوانند پول و شهرت کسب کنند.
این موضوع چه جنبههای مثبت و منفیای دارد؟
جنبه منفی ندارد، مگر توهمی که برای
بعضی درست میشود. بعضی از فیلمسازهای ما، دچار توهم هستند که فیلمساز
مهمیاند و کارهای بزرگی دارند انجام میدهند، درحالیکه اینطور نیست. بخش
زیادی از فیلمسازی، به تکنیک وابسته است و در کنار آن، به ذوق هنری و
اشتیاق هم نیاز داریم. بااینوجود، درمجموع من اشکالی نمیبینم، چراکه در
حوزه مستند، هر چه فیلم از واقعیت این روزگار ثبت شود، بهتر است. در حوزه
داستانی اما کمی ماجرا فرق میکند. بسیاری با ساختن یکی دو فیلم از دور
خارج میشوند و به شغل خود میرسند. چنین افرادی ممکن است بهعنوان مدرس،
منتقد یا تماشاگر حرفهای در سینما باقی بمانند. درواقع کار فرهنگی کردن،
ضرری ندارد و کار کسانی که تلاش میکنند داستانهای ذهنی خود را تبدیل به
فیلم کنند، داستانی بنویسند، پولی مهیا کنند، بازیگرانی پیدا کنند، عواملی
جمع کنند و فیلم بسازند، باارزش است. در شرایطی هستیم که سرمایهگذاری در
امور صنعتی بهقاعده نیست و همه میخواهند از راههای میانبر به شهرت و پول
برسند. سینما، یکی از آن راهها است و همه فکر میکنند میتوانند از این
طریق، جایزهای بگیرند و شهرتی پیدا کنند.
آیا گسترده شدن ساخت فیلم کوتاه باعث نمیشود برای مثال، فیلم کوتاه از جنبه اکسپریمنتال دور شود؟
نه. هر چه تعداد فیلمهایی که ساخته میشود، بیشتر باشد، شمار کسانی که تجربههای عجیب میکنند، هم بیشتر میشود.
بعضی معتقدند فیلم کوتاه سالهای اخیر سینمای ایران، تحت تأثیر فیلم بلند کشور است.
دقیقاً همینطور است. بسیاری از
فیلمهای کوتاه ما، انگار تکهای از یک فیلم بلند هستند و ساختار و الگوی
فیلم بلند را به کار میبرند تا تماشاگر و داور را تحت تأثیر قرار دهند و
بتوانند موفقیت کسب کند.
بااینوجود اگر در بین 100
فیلمساز، 5 فیلمساز تجربی باشد، لابد بین هزار فیلمساز، 100 نفر
میتوانند تجربیساز باشند. درواقع وقتی تعداد فیلمسازان زیاد است،
اتفاقات خوب هم بیشتر میافتد. تنها خطری که در این میان وجود دارد، این
است که در این شلوغی، فیلمسازهای اصیل گم شوند یا دیده نشوند.
چارهای هم نیست. برای مثال وقتی
سینمای آزاد قبل از انقلاب و فیلمهای دهه 40 را بررسی میکنیم، به
فیلمهای حیرتانگیزی برمیخوریم که اصلاً دیده نشدهاند. در آن شلوغی،
آشفتهبازار، تبلیغات و ایجاد بازار برای کسانی که در آن روزگار موفق شدند،
آدمهای بااستعدادی تلف شدند. این هم بخشی از ماجرا است، اما باید توجه
کرد که شاید سمج و سرسخت بودن، لازمه کار است. اگر کسی یک فیلم کوتاه تجربی
خوب میسازد، ولی دیگر ادامه نمیدهد، انگار که تنها تیری که در چله
داشته، همان یکی بوده است، اما کسانی هستند که مدام ادامه میدهند و
پافشاری میکنند، حتی اگر دیده نشوند و تاریخ باید جایی وجود آنها را
بپذیرد.