بزرگنمايي:
fiogf49gjkf0d
سالهاي سال است که همه مسئولان بالادستي کشور، اصفهان را استاني متمول و داراي امکانات بسيار قلمداد ميکنند و اين نگاه برخورداري سبب ظلمهاي بسياري به ويژه در دولتهاي هفتم و هشتم به اصفهان شد تا جايي که اين مهر برخورداري را همچون گاو پيشاني سفيدي بر کالبد نيمهجان زنده رودش نيز زدند و به همين واسطه رودخانه دائمي و هميشگي فلات مرکزي را به رودخانهاي فصلي آن هم بعد از کش مکشهاي بسيار تبديل کردند.
بحث برخورداري اصفهان در حالي از طرف مسئولان به سمت اصفهان نشانه رفته است که شواهد امر و شرايط زندگي در اصفهان چيز ديگري را به اثبات ميرساند، تا جايي که مديران شهري به ويژه بر اين مسئله تأکيد دارند که اصفهان شهر برخورداري نيست و نگاه به اصفهان نبايد تنها و تنها به خيابان چهارباغ اصفهان معطوف باشد، مناطق محروم و مشکلاتي در اين شهر و در زندگي مردمانش وجود دارد که آنها با آن دست به گريبانند مشکلاتي که شايد هيچ کدام از شهرها و استانهاي کلان کشور با آن روبهرو نباشند.
اين جبههگيري مسئولان کشوري تا جايي است که وزير نيرو نيز در بياناتي در رابطه با اصفهان صحبت کرده و اصفهان را شهري برخوردار و شهري زيادهخواه معرفي کرده است که اين سخنان وزير نيرو خشم مسئولان اصفهاني را بر آشفت طوري که ابوالفضل قرباني در جلسه علني شوراي اسلامي شهر اصفهان تأکيد کرد صحبتهاي وزير نيرو در شأن مردم اصفهان نيست و اين مسئله و سخنان وزير نيرو در حالي خطاب به مردم اصفهان است که طبق آمارها بالاترين آمار پرداخت ماليات متعلق به اصفهان و کمترين نزديک به 50 درصد جمعيت استان و خصوصاً شهر اصفهان را مهاجريني از استانهاي چهارمحال و بختياري، لرستان و خوزستان تشکيل ميدهد به طوري که يکميليون و 200 هزار سکنه استان اصفهان از استان چهارمحال و بختياري هستند.
بايد در نظر داشت که اين نگاه برخوردار به اصفهان سبب شده که پروژههاي متعدد نيمهکاره بسياري اين شهر را به شهر پروژههاي نيمهتمام در بين اذهان عمومي بدل نمايد تا جايي که داد مسئولان استاني به خاطر نبود بودجه کافي براي به اتمام رسيدن پروژههايي مانند مصلي، مترو، ورزشگاه نقش جهان، کنارگذر شرق و غرب، قطار سريعالسير اصفهان ـ تهران و دهها پروژه نيمهتمام ديگر بلند است و اين در حالي است که شاهد اين صحنهها در هيچ کلانشهر ديگري نيستيم.
* اصفهاني برخوردار اما به کام تهرانيها
از منظر ديگر نيز به اين نگاه برخورداري نظر کنيم، آلودگي اصفهان به ويژه در يکي دو سال اخير و در ماههاي سرد سال بسيار نگرانکننده بوده و تا مرز هشدار و پس از آن اضطرار نيز رسيده است تا جايي که اين آلودگي و آلايندگيها سبب ايجاد بيماريهاي شناخته و ناشناخته متعددي به ويژه در برخي از نقاط جغرافيايي اصفهان شده است و عليرغم اين نگراني در بروز بيماريها شاهد کوچکترين توجه از نظر اختصاص بودجههاي درماني و سلامت به اين شهر هستيم هر چند که با توجه به مهاجرپذير بودن اين شهر و همچنين وجود پزشکان خبره و زبردست در اصفهان، بيش از نيمي از خدمات پزشکي در شهر اصفهان نيز در اختيار بيماران ديگر استانها قرار ميگيرد.
البته رئيس کميسيون حمل و نقل و محيط زيست شوراي اسلامي شهر اصفهان با اشاره به مهاجرپذيري شهر اصفهان معتقد است: نزديک به 50 درصد جمعيت استان و خصوصاً شهر اصفهان را مهاجريني از استانهاي چهارمحال و بختياري، لرستان و خوزستان تشکيل ميدهد به طوري که يکميليون و 200 هزار سکنه استان اصفهان از استان چهارمحال و بختياري هستند.
نگاه برخوردار ديگري که همواره به سمت اصفهان بوده است توليد حدود 70 درصد فولاد کشور در اصفهان است به اين معني که با توجه به کمبود آب و آلودگي هواي اصفهان، 70 درصد فولاد کشور در اصفهان توليد ميشود که ميتوان گفت بخش عمده اشتغال در اين واحدها در اختيار مهاجرين ديگر استانها است و از منظر ديگر توليدات در اصفهان، حدود 10 درصد مواد نفتي در اصفهان توليد ميشود که مشکلات زيادي از جمله آلودگي را براي اصفهان به وجود آورده است و زماني که بحث خريد و فروش همين محصولات در بازار بورس مطرح ميشود سود کلان آن معطوف به تهران و سرمايهگذاران تهراني ميشود که اين قضيه باز هم در راستاي تن ندادن به مصوبهاي استاني به منظور راهاندازي بورس کالاي اصفهان است.
* رنجي که اصفهان از نگاه برخورداري ميکشد
بايد در نظر داشت که بهار و تابستان 93 به اتمام رسيد ولي با وجود همه وعدهها و وعيدها و همه دگرگونيها، اين کلانشهر هنوز هم که هنوز است از معضلاتش رنج ميبرد و گويي پايداري مشکلات براي کلانشهر اصفهان همانند طوق بندگي بر گردنش شده است و از سر گرسنه پروژههاي کلان ورزشگاه نقش جهان، مصلي و قطار شهري که بگذريم، دو پديده شوم زيست محيطي يعني آلودگي هوا که نفس اصفهان را بريده و خشکي زايندهرود که باغ مصفاي کوير ايران را زمينگير کرده به راحتي نميتوانيم گذر کنيم.
دليل اينکه اصفهان همواره از منظر سياسي، اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و حتي ورزشي مورد بيمهري و کمتوجهي مسئولان بالادست بوده است چيزي به افتخارات اين شهر و حتي کشور اضافه نميکند زيرا اين دردها همچون سدي آهني و سنگي بر راه پيشرفت و توجه و نگاه به اين استان شده است که بيشک توسعه يک کلانشهر منجر به توسعه براي کل کشور خواهد شد.
از نگاهي بلند و وسيع به اين پروژههاي نيمهتمام نه فقط از منظر ترکيبي زشت و ناموزون که به شهر اصفهان داده بلکه به دليل ايجاد ترافيکهاي سنگين که در بسياري از ساعات شبانه روز در سطح نواحي مرکزي شهر به وجود ميآورد نيز نگاهي ژرف داريم که علاوه بر ايجاد هجمه رواني ايجاد آلايندگيهايي که در پوست و گوشت و جان مردمان اين شهر رخنه کرده است نيز اثرات و خسارات جبرانناپذيري را خواهد داشت که امروزه بنا به نظر کارشناسان و اطبا و متخصصان از مهلکترين زيانها براي آدمي است روبهرو ميشوند و از هر طرف که نگاه ميکنيم اين کفه ترازو ناتواني و نابرخورداري در اصفهان بر زيبايي شهر گنبدهاي فيروزهاي و جلوهگري زيبايي چهارباغش فزونتر است.
* برخورداري که گلوي اصفهان را ميفشارد
درصد آلودگي هواي اصفهان نيز از تردد وسايل نقليه ناشي ميشود که آن نيز خود حرف و حديث ديگري است و تنها کورسوي اميد براي رهايي از بند آلودگي هوا تصويب طرح جامع کنترل کيفي هواست که به گفته استاندار اصفهان با اجراي آن تا پايان سال 94 تعداد 66 روز از روزهاي ناسالم شهر اصفهان کاهش مييابد.
شايد تکراريترين واژههايي که در اين دهه 80 تا 90 شنيده شده سردادن عزا براي زايندهرودي است که تراژدي تلخش مدام و مدام و مدام و هر روز و هر ساعت تکرار ميشود و همه ترسمان از عادي شدن اين مرثيه براي زندهرود است.
هر چند که بسياري تأکيد دارند نام خشکسالي و مشکلات جوي را بر بيآبي زايندهرود حک کنند اما نبود مديريت جامع آب براي تخصيص بين بخشهاي مختلف و حتي کاهش 10 درصدي در تأمين آب سبب بروز تنش آبي شديد در حوضه آبريز شده است و اين باز هم نگاه برخورداري به اصفهان را نقض ميکند، هر چند که بحث مديريت نيز تکراريترين حرف اين سالها براي زايندهرود بوده، اما هنوز که هنوز است هيچ اقدامي انجام نشده و نتيجه اين مباحث مديريت آب تنها طولانيتر شدن خشکي زايندهرود بوده است.
البته موضوع بازگشت مديريت يکپارچه بر زايندهرود به جاي طرح تحميلي مديريت منطقهاي، از يکي دو سال قبل از سوي مديران اصفهاني مطرح شد، در اسفندماه سال گذشته نشست اعضاي ستاد خشکسالي اصفهان با ستاد خشکسالي کشور قولهايي را مبني بر کنترل ميزان برداشت و افزايش آب پشت سد زايندهرود همراه داشت ليکن زايندهرود اصفهان در سال 1392 خشکترين سال را تجربه کرد، هر چند که برخي احداث تونل بهشتآباد و سد کوهرنگ را راهگشاي اين معضل ميدانند اما تلاش اصفهانيها براي دستيابي به حقآبه 98 درصدي خود ادامه دارد.
در بهمن ماه 92 اتاق بازرگاني اصفهان هيئتي پنج نفره را مسئول پيگيري راهکارهاي اجرايي احياي زايندهرود نمود و استاندار اصفهان از تصويب طرح جامع احياي حوضه آبريز زايندهرود خبر داد. اين طرح که داراي 9 بند است در بالاترين نهاد مربوط به آب کشور يعني در شوراي عالي آب به تصويب رسيده و منافع همه استانهاي مرتبط با حوضه آب زايندهرود را در نظر ميگيرد. بدين ترتيب اميد ميرود بزرگترين مشکل زايندهرود که عدم مديريت يکپارچه درباره حوضه آبريز زايندهرود است، با تصويب اين طرح، حل شود چرا که بر اساس آن وزارت نيرو مکلف است نسبت به تأسيس واحد مديريت يکپارچه حوزه آبريز زايندهرود در منطقه اقدام کند.
و اما قصه هفتاد و دو من کاغذي متروي اصفهان که با گذراندن تمامي فراز و نشيبها در طي 12 سال گذشته، از آغاز دهه 90 به مرحله بهرهبرداري نزديک شد و اوايل سال 91 بود که مديران اصفهان اعلام کردند فاز اول خط يک متروي اصفهان به طول 10 کيلومتر ريلگذاري شده و منتظر رسيدن واگن است، و اکنون که بالاخره رسيدن واگنها به اصفهان به سرانجام رسيده است مشخص نيست که تا کجا بايد منتظر انجام برخي از امور براي راهاندازي ابتدايي اين قطار شد.
از اين کهنه پروژههاي اينچنيني در کلانشهري با مهر برخورداري در اصفهان کم نداريم که اگر از مصلي و نقش جهاني با قدمت بيش 15 تا 20 سال از ابتداي کلنگ زنيشان بگذريم، به سراغ کمبود سرانههاي فضاي سبز و مکانهاي ورزشي و نبود نشاط تفريح و در اين شهر و ايجاد افسردگي مضاعف بنا به آمار ارائه شده پزشکان متخصص و دهها مشکل اجتماعي و سياسي و اقتصادي ميرويم و باز به خود ميباليم از اين مهر برخورداري نيز بايد بگذريم تا مبادا اين مهر برخورداري از پيشاني اصفهان به زير بيايد.