پایتخت فرهنگی دیروز، آرامگاه فرهنگی امروز
فرهنگی
بزرگنمايي:
سپاهان نیوز - تنبور برای بسیاری یادآور مولاناست، نواختن آن ظرافتهایی دارد که اگر رعایت شود، تنبور میشود جریان آبی که میبرد تو را به دل موسیقی کهن ایران.
به گزارش ایسنا- منطقه اصفهان، اولین کلاس تنبور در سال 76 در اصفهان به همت او آغاز به فعالیت کرد، علی اصغر رحیمی نوازنده چیره دست تنبور اهل اصفهان، که به واسطه کنسرتهای قونیهاش در جوار بارگاه مولانا نشان از این دارد که عشق به تنبور و عشق به هنر از او کسی را ساخته که معنویت یک کار برایش بیش از شهرت ارزش داشته باشد.
علی اصغر رحیمی در گفت و گو با خبرنگار ایسنا- منطقه اصفهان ، اظهار کرد: این دیار کهن در تمام ادوار گذشته سرآمد آن ارزشها بوده و القابی هم چون مهد هنر، نصف جهان و پایتخت فرهنگی را از آن خود کرده است، اما به جسارت توام با تأسف میتوان گفت نصف جهان معروف به پایتخت فرهنگی دیروز، امروز نصفه جانیست که به آرامگاه فرهنگی شبیهتر است.
وی افزود: چرا که نوابغ و بزرگان نسل پیشین این سرزمین که در اعتلا و ارتقای اصل فرهنگ و هنر میهنمان نقشی تعیین کننده و تأثیرگذاری داشتهاند یا ارزشها بی وارث رفتهاند یا اندک وارثانشان ملزم و ناچار به سکون و سکوت نشستهاند.
این هنرمند تنبور گفت: آنچه موسیقی پردازان و موسیقدانان نسل جدید و قدیم را از هم متمایز میکند بی گمان اختلافی است فاحش که در دو جفت متقابل از تضادها ملموس و مشهود است. یکی اولویت جنبه شهرت و درآمدزایی و سایر عواید از این قبیل برای نسل جدید در تضاد با اندیشه والا و معنوی نسل پیشین و دیگری لحاظ کمیت و تعدد تولید از سوی امروزیان در تقابل با ژرفای نگرش به کیفیت و احساس نغمههاست که پیشینیان در ساختههای شگرفشان مد نظر داشتهاند.
در گذشته هنرمندان ارتقای ارزش های هنری را دنبال می کردند
رحیمی افزود: تاریخ این مقوله به استناد و استدلال شفاف نشان میدهد که در اعصار گذشته هیچ بی هنر یا کم هنری به واسطه روابط و نفوذ دستگاهی یا تمکن مالی و قدرتی به حریم پاک و والای موسیقی فاخر راه نیافت و از حمایت و استقبال نهادها و تشکیلات ذیربط برخوردار نشد و در مقابل هیچ نابغه یا صاحب سبک توانمندی درب آن حریم را به روی خود بسته ندید و از امکانات حامیان محروم نماند. از دیگر سو نیز حامیان مردمی و رسمی انگیزه و اهدافی را به جز اعلام و ارتقای ارزشهای والای هنری دنبال نمیکردند.
وی اضافه کرد: در این زمان لزوم برخورداری هنرمند از چنین امکاناتی چندان به شرایطی هم چون هنر و نبوغ و توانایی لازم بسته نیست. بلکه اتصال و ارتباط با سررشتههای مافیایی و پذیرش لیست شرایط تعریف شده در منشور راهبردی آن تشکیلات است. در مقابل نیز برگزار کنندگان، حامیان و تهیه کنندگان ذیربط با بکارگیری هنرمندان و استفاده از پروژههای هنری، اشتهای اهدافی هم چون تبلیغات بازرگانی و حجیم سازی پروندههایشان را تأمین و تغذیه میکنند تا از شرایط لازم به منظور ارتقای پستها و درآمدهای کلان از هرگونه ای برخوردار شوند. مسلم است که طعم میوه این درخت پیوند خورده و اصلاح شده گلخانهای -هرچند که نیاز و توقع کاذب جامعه را در خصوص موسیقی برآورده میکند- در قیاس با محصولات ارگانیگ و طبیعی موسیقایی در دورانهای گذشته که تغذیه و جلای روح را تأمین میکرد- چگونه است.
نا دیده گیری اصالت ها در برخی موسیقی های امروز مشهود است
این هنرمند اصفهانی ادامه داد: ذائقه موسیقایی اکثریت جامعه امروز به امکان برقراری ارتباط و ایجاد احساس، با بخش کلام در یک اثر موسیقی قناعت میکند و چندان ذوق یا توقعی نسبت به اصل موسیقی اعم از موسیقی بی کلام یا حتی نوع موسیقی بکار رفته در کلام از خود نشان نمیدهد. واضح است که در هر جامعهای نادیده انگاری اصالتها و عدم پاسبانی از ارزشها بستر را برای ورود و جولان آفتی هم چون مدیسم عاری از هویت مستعد میکند و اصالتها را دچار مدزدگی و نهایتاً دون رفتگی میسازد.
رحیمی ادامه داد: از جامعهای که به مُد فست فود، بله بگوید توقعی نیست که به فست موزیک مدرن نه بگوید. به عبارتی نوع تغذیه روحی هر جامعه، موازی و در تناسب با جنس تغدیه جسمی همان مردم توسط رازقین تأمین میشود. حال اگر به محصولاتی که توسط تولید کنندگان مواد غذایی این زمان نظری بیفکنیم کیفیت، بهداشت و ماهیتی را در موازات و تطابق با خروجیهای مولدین موسیقی همین دوره در مییابیم. این بیانگر آنست که جنس و کیفیت محصولات مصرفی اعم از ملموس و ناملموس در هر جامعهای موافق با توقع و پسند عموم است.
بختکی به نام خواننده سالاری در سینه موسیقی کشور
وی تاکید کرد: کلام محوری در موسیقی اگر به کام موسیقی فاخر و آهنگساز قابل نیست لااقل خوانندگان فرصت طلب و ابن الوقت را کام رواست. نتیجه جمع این ناکامی و کامروایی بختکی با عنوان خواننده سالاری را به سینه موسیقی ما نشانده است. غالب خوانندگان صرفاً مصرف کنندگانی هستند که نه تنها به مصرف تمامی امکانات موسیقایی در خورجین آهنگساز بسنده نمیکنند، بلکه توقع و استحقاق سواری بر این مرکب آهنگساز نام گرفته را با اتخاذ موضعی که برآمده از حس خود شیفته پنداری مفرط هست شرط و اعلام میکنند تا راحت الحلقومی که برآمده از شیره جان و عمر یک آهنگساز هست را با جسارت تمام در گلوی نه چندان زحمت کشیده خود فرو دهند.
این هنرمند تنبور ادامه داد: تمامی زحمات در تولید یک اثر موسیقی از انتخاب شعر و ارکستر گرفته تا آهنگسازی و ضبط و سیر تشریفات حاشیهای به عهده و هزینه شخص آهنگساز است. ولی تمامی عواید مادی و شهرت و سایر عواید آن اثر نصیب خواننده میشود و این بزرگترین بی عدالتی و ظلم در حق موسیقی و آهنگساز است، اما چون نیک بنگری بار گناه تمامی این معضلات و عاملین مصائب سخن رفته را پهلوانی به قدرت بزرگترین رسانه ملی که همان سازمان صدا و سیما هست به جان خریده است.
رحیمی افزود: دلیل بر این ادعا اینکه در گذشته هنگام پخش یک اثر موسیقی توسط رسانههای ملی خصوصاً رادیو از تمامی عوامل پدید آورنده و ماهیت آن اثر ذکر نام و هویت میشد و همین امر باعث بود تا عموم مردم نه تنها نام و هویت موزیسینها را بشناسند، بلکه اغلب مخاطبین قادر بودند سبک نوازندگی اساتید هر ساز و قالب کلی دستگاههای موسیقی ایرانی را نیز تشخیص نسبی دهند. این میزان از اطلاعات و تشخیص عمومی گذشتگان درباره موسیقی دقیقاً به همان میزان آگاهی مردم این دوره است از حواشی یک تیم فوتبال اعم از داوری، فدراسیون، مربیگری، اسپانسرینگ و ... که به واسطه پوشش رسانه ملی دریافت میکنند. حتی شاهدیم که عمومیت مخاطبان به بحث و انتقاد و اظهار نظر هم در این باره نشستهاند. در خصوص فیلم و تلویزیون و سینما نیز سطح آگاهی و دانستنیهای مردم ما به همین موازات و وضعیت است. در نتیجه اصحاب سینما و تلویزیون و ورزش ناگزیر و موظفند تا به نسبت توقع و درک مردم جامعهشان تولیدات و خروجی به بار آورند.
وی گفت: سازمان صدا و سیمای ایران طبق آماری که توسط مقامات رسمی مربوطه اعلام شده است حدود 160 شبکه رادیویی و تلویزیونی را تحت لوای خود پوشش برنامهای میدهد که طی هر شبانه روز با احتساب حداقل میانگین شش ساعت استفاده موسیقی در هر کدام از این شبکهها میتوان نتیجه گرفت که جمعاً تایمی معادل 1000 ساعت موسیقی را در متن و حاشیه برنامههای خود فقط در یک 24 ساعت مصرف میکند، اما با این وجود همچنان استراتژی و نگاهش به پوشش برنامههای پژوهشی و تحقیقی موسیقی نسبت به مواردی همچون ورزش و فیلم و سایر مقولههای ارزشی تبعیض آمیز و از جنس مغارضه است.
این هنرمند اصفهانی اظهار کرد: مسلماً اگر امروز امر تبعیض در انصاف برخوردی این رسانهها به مقوله موسیقی نیز زائل و مرتفع شود آگاهی و درک موسیقایی گستردهتر جامعه را در پی و نتایجی همچون ارتقای سطح توقع و ذائقه هنری جامعه را در ضمن رعایت حقوق و پیدایی جایگاه یک موزیسین و نهایتاً حفظ حرمت و شان اصل موسیقی را در برخواهد داشت.
این هنرمند ادامه داد: ویرانهای که از هجوم قوم تاتار و مغول میهن را به جای ماند به مراتب آبادتر بود از آشفته بازارموسیقی که امروزه به واسطه تاخت و تاز و هتک حرمت به ارزشها توسط گروهی پیدا و ناپیدا در این سرزمین پدید آمده است. با نهایت سربلندی و افتخار و به استناد مستندات غیر قابل انکار مفتخرم که اولینها و تازههای بسیاری را در اتفاقات هنری اصفهان رقم زدهام.
رحیمی با بیان اینکه پس از 20 سال متمادی فعالیت بی وقفه و دلسوزانه در این کویر لم یزرع لزوم و ترجیح را بر توقف جانفشانی و انحراف مسیر هنری به دیگر سو یافتهام، ادامه داد: اولین گروه تنبور اصفهان را با عنوان (روح افزا) در سال 1377 تشکیل دادهام و ضمن اجرای کنسرتهای بسیاری طی سالیان متوالی این گروه را سرپرستی و هدایت کردهام که غالباً کنسرتهای داخلی خصوصاً در اصفهان، عاری از منفعتهای مالی و صرفاً به کام تهیه کنندگان یا مدیر برنامههای داخلی گروه انجام شده است. هم اکنون این گروه را به ناچار ترک گفته و همکاری با ترکیبات شناور ارکستری خصوصاً نوازندگان و ارکسترهای غیر ایرانی را پیشه ساختهام.
وی با بیان اینکه برای اولین بار صدا و سیمای مرکز اصفهان تازههای تولیدی از جنس تنبور را با ساختههای من در سال 1376 تجربه کرد و این تولیدات تا سال 1379 بدون دریافت هرگونه وجهی ادامه داشت، تصریح کرد: در حالی که شاهد بودم عوامل حاشیهای و پیرامونی از عواید مادی آن آثار برخوردارند. اولین کانون تخصصی سازهای ایرانی در اصفهان را با عنوان (کانون تنبور اصفهان) با تلاش دائر کرده و در آن برای انجام تحقیقات و مراجعات پژوهشی در خصوص موسیقی مقامی تنبور همه چیز فراهم شده بود، اما مسئولان اداره مربوطه ضمن توقع کار به رایگان حتی از تأمین تدارکات و نیازهای ناچیز اولیه هم دریغ کردند و نهایتاً مصلحت را در رهایی و تعلیق این کانون تشخیص دادم.
این هنرمند تنبور اظهار کرد: پروژهای دیگر که آغاز مراحل تولید آن مربوط به سال 1389 است. آلبومی حاوی 12 نماهنگ که تولید تصاویر آن در تمام اماکن تاریخی و باستانی اصفهان به انجام رسید و به خوانندگی استاد شهرام ناظری آهنگسازی آن را بر عهده داشتهام. انواع هزینههای مادی و معنوی را برای من و سایر عوامل تولید در بر داشت، اما سازمانها، شرکتها و ارگانهای مختلفی این پروژه را به شرط درج لوگوهایشان بر لباس نهایی آلبوم و امکان استفادههای متنوع، حمایت تبلیغاتی، تدارکاتی و تشریفاتی کردند.
رحیمی افزود: به وظیفه و التزام مبنی بر تسلیم تمام اختیارات و انحصارات مادام العمر این اثر از چگونگی وضعیت کنونی و موعد نشر آن بی اطلاع ماندهام، اما بنابر اخبار واصله از خبرگزاریها و روزنامههای رسمی مطلع هستم که چندی پیش مراسمی رسمی توسط سازمان جهانی یونسکو و سازمان میراث فرهنگی در محل کاخ سعدآباد تهران ضمن پوشش رسانهای و خبری گسترده و با حضور انبوه مقامات رسمی و دولتی، جمعی از هنرمندان و هنرپیشگان و نیز همه عوامل تولید این پروژه برگزار شده و بخشهایی از محتوای آلبوم مذکور برای هزاران حاضر در آن مراسم به روی پرده رونمایی و معرفی رفته است.
هویت و شخیصت صائب برای مردم اصفهان ناشناخته است
وی به آرامگاه صائب تبریزی شاعر ارزشمند و بلند پایه اشاره کرد و گفت: آن چنان که شایسته مقام والای این اندوخته گرانقدر در اصفهان هست هویت و شخصیت ادبیاش برای عموم مردم شناخته نیست. سبک هندی این شاعر عروض و بحور به کار رفته در اشعارش را برای مصرف آهنگسازی دشوار کرده و نظر آهنگسازان را به خود جلب نکرده است، اما عمق مفاهیم و زیبایی سرشار تشبیهات و تمثیلات در ضمن تکنیک ادبی پرداخته در این اشعار، ذوق و انگیزهای بخشید تا پس از تورق و تعمق در نسخه دیوان هفتادهزار بیتی این شاعر قطعاتی را با وسواس ظریف وحساسیت دقیق، گزینش و نهایتاً به آهنگ مناسب درآورم. نظر استاد شهرام ناظری را هم به منظور همکاری در این پروژه دریافت داشته و با هدف تولید آلبومی در راستای بازشناسایی شعر و اندیشه این شاعر گرانقدر از نهادی مربوطه در اصفهان درخواست حمایت کردم.
این هنرمند اصفهانی اضافه کرد: پس از اعلام موافقت بلندترین مقام آن نهاد و دستور کتبی ایشان به زیر مجموعههای مربوطه دچار سر در گمی و سو به سویی در انواع آن واحدها شده و کشمکشهای درون فامیلی آن نهاد باعث تعلیق و رها کردن این پروژه شد. پروژه ایی که البته بخش آهنگسازی و ضبط ارکستراسیون آن به هزینه شخصی به اتمام رسیده، ولی به دلیل عدم تحقق وعدهها در خصوص حمایت مالی محکوم به آرشیو شدن و غبار زدگی است.
رحیمی تاکید کرد: سال گذشته یکی از ساختههایم به نام عروج توسط ارکستر پیشکسوتان اصفهان با ترکیب انواع سازها در مراسم پیرغلامان امام حسین(ع) به روی صحنه رفت که البته ظرفیتهای احساسی و تاثیرگزاری این قطعه باعث شد تا علیرغم وجود محدودیتها و ممنوعیتها در این گونه مراسمات نظر مثبت برگزار کنندگان رسمی و دولتی را در خصوص اجرای این اثر در آن مراسم جلب و مساعد کند. صدها نفر اعم از پیرغلامان، مداحان اهل بیت، روحانیون و مقامات دولتی تحت تأثیر این اثر به تحسین و تشویق آن ارکستر گرانقدر پرداختند. انواع پوششهای خبری و رسانهای از جمله پخش زنده و بازپخش در شبکههای مختلف صداو سیما را در پی داشت هرچند که با انتقادات و اعتراضات بعدی به واسطه پخش تصویر ساز و ارکستر از رسانهها نیز مواجه بود.
برای طرح های از قلم افتاده اصفهان جافشانی رایگان می کنم
وی تصریح کرد: علی رغم هزینههای میلیاردی که صرف برگزاری این مراسم شده بود. از سوی برگزار کنندگان و دست اندرکاران نه تنها هیچ گونه وجهی بابت این اجرا پرداخت نشد، بلکه از کوچکترین تقدیر رسمی هم مضایقه کرده و حتی ای دریغ از بردن نام آهنگساز این اثر در خلال تبلیغات و سایر استفادههای مادی و معنویشان.
این هنرمند خاطرنشان کرد: در حال حاضر به انتظار نشستهام تا چنانچه طرح از قلم افتاده یا ایده ماندهای مبنی بر جانفشانی به رایگان دیگری در راستای اعتلا و ارتقای ارزشهای هنری و فرهنگی این شهر هنرآوازه به ذهن خوانندگان عزیز این مقاله میرسد آن را دریافت کرده و پیش از بدرود با هر نوع فعالیت هنری در این سرزمین کویری، آن ایده را نیز به انجام رسانم. حصول برکت و جبران هزینههایش بماند به عهده پروژههای نامربوط به اصفهان.
انتهای پیام
-
يکشنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۱:۵۱:۴۸
-
۴۰ بازديد
-
-
پیام سپاهان
لینک کوتاه:
https://www.payamesepahan.ir/Fa/News/33220/