پیام سپاهان

آخرين مطالب

/جلسه‌ای که غیر علنی برگزار شد/

اتاق شماره 453 اجتماعی

  بزرگنمايي:

پیام سپاهان - چهل و پنج روز از قتل ملیکا 5 ساله گذشت و امروز آخرین جلسه رسیدگی به این پرونده، با وجود اینکه قرار بود علنی باشد، پشت درهای بسته اتاق شماره 453 برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ایسنا-منطقه اصفهان، از ششم مهر ماه، که خبر به قتل رسیدن ملیکا در رسانه‌ها منتشر شد چهل و پنج روز گذشته است. خبری که ابعاد پیچیده و تکان دهنده آن در همان ساعت‌های نخست روشن شد.
قتل ملیکا پنج ساله در شهرستان فلاورجان اصفهان آغاز خبر بود. خیلی زود مشخص شد ملیکا، 23 روز به همراه خواهر و برادرش در خانه قاتل حبس شده و مورد شکنجه و تجاوز قرار گرفته بودند. سه کودک بی گناهی که به خاطر مطالبه قاچاقی- توزیع‌ کننده مواد مخدر محله، از پدر و مادرشان گروگان گرفته شده‌اند.
تشریح آنچه بر ملیکا، خواهر و برادرش گذشته بود موجب حساسیت و پیگیری رسانه‌ها و در مقابل جریحه‌دار شدن احساسات عمومی شد. به خصوص زمانی که برادر ملیکا گفت قاتل، خواهرم را مجبور می‌کرد بر روی زغال داغ و آب جوش بخوابد. حالا بعد از گذشت چهل و پنج روز قرار بود آخرین جلسه دادگاه رسیدگی به این پرونده به صورت علنی برگزار شود.
ساعت 9 صبح امروز (یکشنبه) خبرنگاران و عکاسان رسانه‌های رسمی در پی اعلام علنی بودن دادگاه در محل دادگستری اصفهان حاضر می‌شوند. نگهبان مقابل در از ورود آنها به داخل ساختمان جلوگیری کرده و اعلام می‌کند برای اجازه ورود، نیاز به استعلام دارد. بعد از 10 دقیقه چهار خبرنگار و دو عکاس به همراه یک سرباز به واحد حفاظت در طبقه دوم راهنمایی می‌شوند.
منشی حفاظت اعلام می‌کند خبرنگاران باید منتظر بمانند تا جلسه مسئولان حفاظت که پیرامون موضوعی دیگر در حال انجام است تمام شده تا مجوز ورود آنها به جلسه علنی صادر شود. بعد از گذشت 40 دقیقه انتظار و در حالی که 50 دقیقه از آغاز جلسه‌ای که قرار بود علنی باشد گذشته است، مسئول حفاظت یکی از خبرنگاران را در اتاق خود پذیرفته و اعلام می‌کند "جلسه علنی نیست و دادگستری اصفهان اگر صلاح بداند عذرخواهی می‌کند. خبرنگاران نیز حق ندارند جز خبر برگزاری جلسه دادگاه، چیز دیگری را منتشر کنند".
خبرنگاران و عکاسان هنگام خروج، متوجه صدای شعار جمعی از شهروندان می‌شوند که در راهروهای دادگستری اصفهان می‌پیچد. صدا از طبقه چهارم می‌آید. نزدیک به 60 نفر از فعالان اجتماعی، شهروندان و اساتید یا دانشجویان رشته‌های حقوقی در مقابل محل برگزاری دادگاه رسیدگی به پرونده ملیکا تجمع کرده و خواستار علنی برگزار شدن جلسه هستند.
اتاق 453 میزبان برگزاری این جلسه غیر علنی است. روی در نوشته "دفتر شعبه اول دادگاه کیفری یک استان اصفهان (17 کیفری استان سابق) ویژه قتل". درست کنار اتاق شماره 452- اداره برنامه ریزی معا‌ونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم‌. یک نیمکت بلند در میانه راهرو منتهی به اتاق قرار داده‌اند و هفت سرباز آن را حمایت می‌کنند. سه سرباز با لباس‌های خاکی رنگ از یگان حفاظت دادگستری اصفهان و چهار سرباز با لباس‌های آبی تیره که بر روی سینه‌هایشان نوشته شده "حفاظت زندان‌های استان اصفهان".
"خواهر کوچکتر کشته شده. ملیکا! مریم و برادرش هم در خانه قاتل حبس شده بودند. طرف چند پرونده دیگر هم دارد. انگار کسی جرات شکایت کردن نداشته. این پرونده که لو رفته چند نفر دیگر هم شکایت کرده‌اند." این را یکی از سربازها برای دیگری تعریف می‌کند. "به نظر من یا باید اعدامش کنند یا حداقل حبس ابد".
یکی از فرماندهان یگان حفاظت قوه قضاییه توضیح می‌دهد که قاضی پرونده صلاح دانسته دادگاه علنی انجام نشود. اما شهروندانی که در محل حضور دارند حق خود می‌دانند که در این دادگاه حاضر باشند. برخی یک صدا شعار می‌دهند "قاتل ملیکا، اعدام باید گردد".
شهروندان خواستار ورود خبرنگاران به جلسه هستند
حفاظت قوه قضاییه می‌گوید: حتی اگر دادگاه علنی باشد، به تعداد همه حاضران، در این اتاق صندلی وجود ندارد. شهروندانی که در مقابل اتاق شماره 435 تجمع کرده‌اند بعد از اطلاع از حضور چند خبرنگار می‌گویند: اگر برای همه جا نیست فقط خبرنگاران به نیابت از همه مردم ایران باید در این جلسه حاضر باشند. "اگر قاضی پرونده اجازه دهد در بخش دوم جلسه خبرنگاران اجازه حضور می‌گیرند" این پاسخی است که مسئولان حفاظت می‌دهند.
+من عکسش را دیده‌ام. در شبکه‌های اجتماعی دست به دست شده بود. شکم دخترک را سوزانده بود.
- زیر بار جنایتی که کرده نرفته! برای همین تصمیم گیری و اجرای حکم طول می‌کشد. اعدامش می‌کنند.
+ اعدام؟ باید تکه تکه‌اش کنند. باید این جنایتکار را آتش بزنند. کدام قصاص؟ چه چیزی قصاص این جنایت است. مگر اینکه این جنایتکار یک بار دختربچه‌ای پنج ساله شود، به او بارها تجاوز کنند، بدن‌اش را بسوزانند، شکنجه‌اش کنند و 23 روز زجرکش شود. 23 روز با عواطف و احساسات پاک و بیگناهش بازی کنند. تحقیرش کنند، التماس کند و کمک بخواهد اما صدایش به جایی نرسد، دیگران ببینند و دم نزنند. نگاهشان کن! با چشم های معصومش التماس کند. غیر از این چه چیزی قصاص است؟ مگر اینکه یک بار پدر شود! دختر پنج ساله‌اش را ببرند، بی آبرویش کنند، جنازه زخمی و بی جان طفل پنج ساله‌اش را دستش بدهند. مگر اینکه یکبار مادر شود، مادری کند، دخترش را به دنیا بیاور، شب‌ها بالای سر بیماری‌اش تا صبح بنشیند. برایش هزار آرزو کند، موهای دخترش را ببافد و شانه کند، شب‌ها خواب دخترش را در لباس عروس ببیند و فردایش جنازه دخترک شیرینش را روبه‌رویش بیندازند تا در پزشکی قانونی تشخیص‌اش دهد. چه چیزی جز این قصاص است؟ چگونه این جنایتکار را قصاص جز این چه معنایی می‌دهد؟
- اجازه ندادند خبرنگارها داخل جلسه باشند. می‌گویند منافی عفت است. یعنی خبرنگار نمی‌داند منافی عفت را چگونه بنویسد؟
یکی از سربازها از راه می‌رسد. از امضایی که برای مرخصی 17 روزه‌اش گرفته شاد است. "هر روز 10 تا از این پرونده‌ها می‌آورند. پرونده‌های از این بدتر هم دیده‌ام. حالا این یکی معروف شده. من که عادت کرده‌ام. به فکر این 17 روز استراحتم هستم." از دیگر سربازها خداحافظ می‌کند و می‌رود.
یکی از فرماندهان حفاظت- خانمی 45 ساله‌ است. گوشه سالن ایستاده و با تلفن همراه صحبت می‌کند "مگر نگفتند اجازه ندهید خبرنگارها بیایند. اینها که همه همینجا هستند...! از کجا آمده‌اند پس؟"
- باید هر روز اینجا باشید. این هم تکان دهنده است اما اتفاقات دیگری هم هر روز رخ می‌دهد. این که چیزی نیست.
+ این بزرگترین اتاق این ساختمان است؟
- نه! اتاق 10 برابر بزرگتر هم اینجا هست.
+ پس از ابتدا قرار نبود علنی باشد. وگرنه باید در بزرگترین اتاق برگزار می‌شد.
- شعبه یک کیفری تشخیص داده علنی نباشه. حتی دادستان هم دخالتی نمی‌کنه وقتی قاضی تشخیص داده باشد.
دادگاه طولانی شده. مسئول حفاظت که شخصا پشت در ایستاه، از یک سرباز می‌خواهد برایش صندلی بیاورد! یک صندلی فلزی با چرم قهوه‌ای. از همان‌هایی که در همه ادارات هست. قدری مندرس! پشت در می‌گذارد و می‌نشیند!
- شاید قسمت دوم جلسه اجازه دادند!
+ قسمت دوم؟!
- بله! قسمت اول شرح تجاوز است. قسمت دوم درباره قتل.
ساعت یازده است و دو ساعت از آغاز جلسه گذشته. جمعیت کمتر شده و هرچند نفر گوشه‌ای مشغول صحبت هستند. شاید نزدیک به 20 نفر، اکثرا از دانشجویان حقوق. یک ساعت بعد جمعیت باز هم کمتر شده است.
- ما هم محله‌ای بودیم، می‌دیدیم، اما جرات نمی‌کردیم. این بی شرف را ما می‌شناسیم.
+ همه ما که اینجا هستیم هم‌محله‌ای هستیم. این جانی باید همین امروز اعدام شود. اگر قاضی هم در آن محله بود تا امروز بار حکم قصاص داده بود.
ساعت حدود 12 و نیم. بخش اول دادگاه تمام می‌شود. متهم را با دستبند از سالن جلسات خارج می‌کنند. لباس آبی راه‌راه به تن دارد. شبیه به همه آدم هایی که هر روز می‌بینیم. موهای جوگندمی و ته‌ریش. تجمع کنندگان با دیدن قاتل شروع به فریاد زدن و ناسزا گفتن می‌کنند.
- توباید بمیری ...
 تو خودت پدر بودی. چطور دلت آمد؟
- به خانواده خودش هم رحم نمی‌کند. چه انتظاری دارید؟
سی دقیقه بعد بخش دوم جلسه آغاز می‌شود. باز همم اهالی رسانه اجازه ورود ندارند. 10 دقیقه مانده به پایان جلسه اهالی رسانه وارد می‌شوند.
قاضی: اولیا دم از جا بلند شوند. (پدر ملیکا برمی‌خیزد) بعد از اینکه بچه‌های شما را گروگان گرفتند برای پس گرفتن آنها به خانه متهم مراجعه کردید؟
- بله. هفت هشت بار! اما خودش را نشان نمی‌داد. شب آخر حوالی عاشور بود. با یک اسلحه کمری آمد دم در. گفت اگر تا فردا پول من را جور نکنی کلیه‌های بچه‌هایت را می‌فروشم.
قاضی: چقدر بدهکار بودی؟
- 800 هزار تومان قبل از عید بدهکار بودم اما پرداخت کردم. بعد گفت باید 20 میلیون بدی. اول گفت دو میلیون، آرام آرام بیشتر شد تا این آخر گفت باید 20 میلیون پرداخت کنی تا بچه‌ها را رها کنم.
قاضی: چرا 20 میلیون؟
- می دانست من 20 میلیون پول رهن خانه دارم. قصدش اخاذی بود.
قاضی از مادر ملیکا می‌پرسد آیا حرف‌های شوهرتان را تایید می‌کنید؟؟ "بله! همه را تایید می‌کنم. بارها رفتیم التماس کردیم بچه‌هایمان را پس بدهد".
وکیل اولیا دم در جایگاه حاضر شده و به صفحه 130 پرونده اشاره می‌کند:
- برادر متهم تاکید کرده محمدجواد بچه‌ها را حبس کرده و انها را کتک می‌زده. با توجه به حبس 23 روزه و تاریخ ضرب و جرح که توسط پزشکی قانونی مشخص شده، نشان می‌دهد زمان وارد آمدن جراحات دقیقا منطبق بر زمانی است که ملیکا در خانه محمد جواد بوده. برادر متهم در کلیه اظهارات خود ضربات وارده به خصوص با شلنگ و میله‌ای که در اثر ضربات کج شده بوده و در منزل متهم کشف شده را عنوان کرده و‌حتی مکان بافوری که ملیکا به وسیله آن سوزانده شده بود، توسط برادر وی اعلام و کشف شده است. در خصوص وضعیت روانی متهم با توجه به نحوه انکار ماهرانه در این جلسه می‌توان به خوبی قضاوت کرد. استشها‌دیه‌ای مبنی بر اثبات حسن رفتار اولیا دم با فرزندان ‌خود توسط ده‌ها نقر به امضا رسیده است. در صفحه 70 پرونده شخص متهم‌ اظهار کرده با پدر ملیکا قبلا درگیر شده است که حالا عنوان می‌کند اختلافی با نامبرده نداشته. متهم به صورت متناقض می‌گوید ملیکا از پله‌ها افتاده و در زمان دیگر گفته نان در گلویش پریده و خفه شده است.
متهم به دستور قاضی در جایگاه قرار می گیرد. قاضی اتهامات را می‌خواند.
1- آدم ربایی
-2 کودک آزاری
3- ایراد ضرب و جرح
4- ارتکاب قتل عمد ملیکا جهانگیری 5 ساله با ایجاد ضربات متعدد
6- تجاوز به عنف
- آخرین دفاع خود را بیان کن.
+ همان دفاعیاتی که وکیلم بیان کرده. حرف دیگری ندارم. درخواست دارم چیزهایی که وکیلم عنوان کرده است را رسیدگی کنید. بگویید شاهدانشان را بیاورند.
- ختم رسیدگی را اعلام می‌کنم.
قاضی متهم را صدا می زنند که اوراق و مستندات را امضا کند. متهم تا پای میز می‌رود. باز می‌گردد با نیم نگاهی از وکیل مدافعش کسب تکلیف کند.
- هرچه گفته‌ای را نوشته‌اند.
+ من چیزی نگفتم!
گزارش از نیما آتش- خبرنگار ایسنا، منطقه اصفهان
انتهای پیام

لینک کوتاه:
https://www.payamesepahan.ir/Fa/News/74282/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

شهدا سرمایه اصلی نظام هستند

پیگیری حل مشکلات جامعه ایثارگران استان ایلام در سطح ملی

آغاز رقابت داوطلبان نوبت اول کنکور 1403 در رشته علوم تجربی

کیفیت هوای کلانشهر اصفهان ناسالم برای گروههای حساس

لغو پی در پی کنسرت‌ها در ایران/ وقتی وزارت ارشاد نمی‌تواند پای مجوز خودش بایستد (فیلم)

3200مترمربع از معابر روستای ابیانه سنگ‌فرش شد

خورو بیابانک بارانی‌ترین منطقه اصفهان

عشق زندگی می بخشد

منتظر پیکسل تبلت 2 گوگل نباشید!

ایمیل اشتباه اپل به مشتریان آیفون، خبرساز شد

به‌روزرسانی نسل بعدی Fallout 4 منتشر شد

آیا دکترین هسته‌ای ایران تغییر کرده است؟

دوربین مخفی از پشت پرده کمبود شیرخشک/ ویدئو

380 نفر در کمیسیون‌ پزشکی و تعیین درصد جانبازی شرکت کردند

راه‌اندازی مجدد دبیرخانه «شهر اسلامی» در شهرداری اصفهان

مشارکت 256 نیروی راهداری استان اصفهان در عملیات راهداری بارش های اخیر

گام بلند شهرداری اصفهان در بودجه‌ریزی حوزه فناوری اطلاعات

حیدرآباد؛ اصفهانی نو در قلب هندوستان

نیاز به 6 هزار میلیارد ریال اعتبار برای طرح‌های پیشگیری از سیل در اصفهان

میراث‌فرهنگی اصفهان باید دوباره زنده شود

بررسی ابعاد سیاسی علامه سیدمحمد باقر درچه‌ای/ یک کنش‌گری سیاسی با شاگردپروری

تصویب بیش از 50 مصوبه برای توسعه شرق شهرستان اصفهان

برنامه سینماهای اصفهان امروز جمعه 7 اردیبهشت + ساعت اکران «مست عشق» و قیمت بلیت

آغاز بازی های انتقامی پرسپولیس و اوسمار ویرا

برنامه پرواز‌های فرودگاه اصفهان در روز جمعه هفتم اردیبهشت 1403

موفقیت وشوکاران سپاهان در چین

دعوت هندبالیست های سپاهان به اردوهای تیم ملی

وضعیت قرمز هوا در دو ایستگاه اصفهان

چادگان؛ نگین گردشگری اصفهان

هوای روز جمعه اصفهان و کاشان آلوده است

اجرای 29 ویژه برنامه در منطقه 8 ویژه هفته فرهنگی اصفهان

بعضی از رنج ها‌‌‌‌‌‌‌ را نمیشه حل کرد!

داستانک/ انسان های بازنده

موجودات فضایی‌ بازی Exodus نژادهای متنوعی خواهند داشت

تلگرام با 15 قابلیت جدید نفس را در سینه واتساپ حبس کرد

اپل واچ سری X احتمالا از مادربرد با طراحی باریک‌تر استفاده خواهد کرد

فرمانده‌ای که روح نبرد را در کرانه‌ باختری دمید

مناسبت روز/ جمعه، 7 اردیبهشت‌ماه

اینفوگرافی/ 6 نشانه پنهان ابتلا به فرسودگی شغلی

ماجرای خاوری که در سیل اردستان زیر آب ماند

ضرورت توجه به سرمایه اجتماعی در تعامل مجلس و دولت/ وفاق و همدلی در اصفهان رو به ارتقا است

رفع نواقص پروژه بیمارستان بهارستان به خوبی پیش رفته است

اتخاذ بیش از 50 مصوبه برای حل مسائل و مشکلات شرق شهرستان اصفهان

نمایشگاهی از نیم قرن تلاش برای احیای جلفا

جریمه راننده پراید به سبک جرثقیل‌داران! + فیلم

50 مصوبه برای حل مشکلات شرق شهرستان اصفهان

بخشی از کتاب/ چون که او گل من است

ارتباط مغز و کامپیوتر؛ رقیب چینی تراشه نورالینک ایلان ماسک معرفی شد

گلکسی رینگ سامسونگ به هوش مصنوعی مجهز خواهد بود

سناتو آمریکایی خواستار جلوگیری از فروش تمام کالاها به هواوی شد