پیام سپاهان

آخرين مطالب

روایت‌یک بانوازپرستاری همسرجانباز:

خدمت به جانبازان آرزوی من بود/تهیه دارو مهمترین دغدغه سیاسی

  بزرگنمايي:

پیام سپاهان - کاشان - زهره سلمانی همسر جانباز 45 درصد قطع نخاع سیدحمید سیدهاشمی است که سال هاست با محبتی وصف ناشدنی از شوهرش پرستاری می کند.

خبرگزاری مهر - گروه استانها: پرستار واژه ای آشنا است که ناخودآگاه هر شنونده ای را به یاد آرامش پس از طوفان می اندازد، پرستاران حضرت زینب را الگوی خود ساخته اند که در دوران زندگی خود از پدر، مادر و برادران خود به زیباترین شکل پرستاری کرد و در کربلا نیز اسوه ای از صبر بی بدیل را زنده ساخت که در هیچ کجای تاریخ یافت نمی شود.
پرستاران با تمام وجود خود را وقف بیمار کرده اند، فرشتگان سفیدپوشی که بالهای مهربانی خود را سخاوتمندانه بر پهنای روح و جان بیماران می گسترانند تا رنج بیماری را آسان کنند و لبخندهای مهربانانه خود را وقف آسایش و سلامتی بیماران می کنند و در این میان پرستاری از جانبازانی که در دوران دفاع مقدس ایثارگونه رشادتها را رقم زدند سخت اما شیرین است و چه بسیار بانوان فداکاری که در دوران جنگ پا به پای مردان در دفاع از میهن به هر شکلی نقش داشتند، پس ازجنگ نیز وظیفه پرستاری از همسرانشان را برعهده گرفتند.
زهره سلمانی نیاسر همسر جانباز قطع نخاع سیدحمید سید هاشمی است و سالیان سال است این بانوی کاشانی همچون پرستاری گرد شوهرش می چرخد و از او مراقبت می کند.
به مناسبت روز پرستار لحظاتی هرچند کوتاه را با این بانوی کاشانی گذراندیم و وی از خاطرات سالهای زندگیش با این جانباز سرافراز کاشانی با ما سخن گفت.
خانم سلمانی چند کلامی از خودتان برای ما بگویید.
زهره سلمانی نیاسر متولد سال 1352 و اصالتا اهل شهر نیاسر از توابع شهرستان کاشان هستم و در خانواده ای مذهبی به دنیا آمدم به نحوی که پدرم استاد قرآن کریم بودند و تا راهنمایی در نیاسر مشغول به تحصیل شدم و برای دبیرستان به کاشان آمدم.
ایام جنگ تحمیلی حضور فعالی در پشت جبهه ها داشتم به نحوی که برای رزمندگان کلاه، شال و جوراب می بافتم و خاطرم است که نامه ای برای رزمندگان نوشتم و جواب نامه را دریافت کردم و این موضوع برای من بسیار روحیه بخش بود.
زمانی که جنگ تمام شد از طرف مدرسه ما را به آسایشگاه جانبازان در تهران بردند و در خاطرم هست زمانی که وضعیت برخی جانبازان را می دیدم از خدا می خواستم سرنوشت مرا به گونه ای رقم بزند تا بتوانم به این عزیزان خدمت کنم که حضرت حق صدای مرا شنید و آرزوی مرا برآورده کرد.
چگونه با همسر خود آشنا شدید؟
بنده در سال 1371 با شوهرم، سیدحمید سیدهاشمی آشنا شدم، آن زمان من در اداره ثبت اسناد مشغول به کار بودم و به عنوان کارآموز در آنجا کار می کردم، در دیدار اول مشاهده کردم که آقای هاشمی پای خود را روی زمین می کشد و گمان کردم این موضوع مادرزادی است.
زمانی که وی از من خواستگاری کرد به این موضوع اشاره کرد که جانباز است، زمانی که وضعیت آقای سیدهاشمی را از بنیاد شهید سوال کردم رئیس وقت بنیاد اعلام کردند که وی جانباز 45 درصد اعصاب و روان است و به دلیل برخورد ترکش با سر ایشان عوارض جانبی آن روی پای او نیز تاثیرگذاشته است.
من نیت کرده بودم که به جانبازان خدمت کنم و بر همین اساس با وی ازدواج کردم، پس از ازدواج با شوهرم با توجه به نوع جانبازی وی در زمان ناراحتی اعصاب وی واقعا گاهی اذیت می شدم اما همه این ناراحتی های اعصاب را تحمل می کردم.
چه اتفاقی افتاد که آقای هاشمی قطع نخاع شدند؟
زمانی که سومین فرزندم در سال 81 به دنیا آمد آقای هاشمی دچار مشکل شدند به نحوی که حالت صرع پیدا کردند و حتی عصا به دست گرفتند و این روند تا جایی ادامه پیدا کرد که در سال 87 تشنج نیز به این بیمارها اضافه شد اما تنها کاری که پزشکان انجام می دادند دستور کم و زیاد کردن داروها یا تغییر دادن آنها بود اما تشنج وی تمام نشد تا اینکه به علت تشنج های زیاد و در فاصله زمانی کم عاقبت بستری شدند و به حالت کنونی درآمدند.
متاسفانه بعد از این اتفاقات شوهرم دچار زخم بستر شدند که با آن وضعیت به یکی از بیمارستان های تهران منتقل شدند و 40 روز بستری بودند اما وضعیت او تا به حدی وخیم شد که از سال 92 تکلم و بلع خود را نیز از دست داده و غذا را از طریق سرنگ به شوهرم می خورانم.
وضعیت هوشیاری شوهرم بعضی اوقات خوب و گاهی اوقات مساعد نیست به نحوی که من و فرزندانم که بیشتر اوقات در کنار او هستیم را می شناسند اما اگر فرد دیگری خود را معرفی کند شوهرم او را نمی شناسد و در صورت شناخت با گریه یا خنده واکنش نشان می دهد و قدرت تکلم ندارند.
مسئولیت نگهداری از شوهرم به عهده خودم است و فرزندان در برخی امور به من کمک می دهند به نحوی که غذاهای متنوعی را به شوهرم می دهم تا مواد لازم برای بدنش تامین شود و برخی امور که از عهده و توانم خارج باشد از دیگران کمک می گیرم.
زندگی در این شرایط برای شما سخت نیست؟
بعضی اوقات زندگی برایم آنچنان سخت می شود که بغض گلویم را می فشارد و آن زمان تنها با توکل به خداوند و درد دل کردن با شوهرم آرام می شوم.
یکی از خاطراتی که به یاد دارم آن است که شوهرم در تهران به دلیل زخم بستر بستری بود و خودم تنها بودم به نحوی که فرزندانم در کاشان تنها بودند و من نیز تنها در تهران از شوهرم مراقبت می کردم.
زمانی که محل زخم های آقای هاشمی را شست و شو می دانند او فقط ناله می کرد و دست های مرا محکم می فشرد، زمانی که ریه های او را شست و شو می دانند از من قول گرفتند تا بی تابی نکنم اما پس از چند دقیقه حضور مجبور شدند تا مرا از اتاق بیرون کنند چرا که زمانی که شوهرم رنج و درد می کشد من نیز پای به پای او درد می کشم.

بخاطر دارم مدتی بود که به دلیل عملی که انجام داده بودم مجبور بودم تا برای انجام امور شوهرم پرستار بگیرم اما پس از گذشت 20 روز عذر پرستار را خواستم چراکه این موضوع را نه من و نه شوهرم نتوانستیم تحمل کنیم، این موضوع به دلیل وابستگی ما به یکدیگر است و بر همین اساس از خدا خواستم تا زمانی که شوهرم زنده است من نیز زنده باشم.
خداوند مرا بسیار دوست داشته که مرا در خدمت شوهرم قرار داده است و بدون او من هیچ ارزشی ندارم و به همین دلیل است که چنین جایگاهی با ارزش در جامعه پیدا کردم.
چه آرزویی از خداوند متعال تمنا دارید؟
اولین خواسته من از خداوند سلامتی است و در خدمت شوهر و فرزندان باشم و مرگ با عزت داشته باشم و همیشه در نمازهایم از خداوند این موارد را طلب می کنم.
همیشه از خداوند خواسته ام تا مرگ من نیز هدفمند و سودمند باشد و هیچ گاه مرگی نداشته باشم که سودی نداشته باشد.
از مسئولان چه انتظاراتی دارید؟
حضور مسئولان در منزل باعث دلگرمی است و اگر کاری برای ما انجام نمی دهند حداقل حضورشان نشان می دهد که شوهرم زنده است و نفس می کشد.
مدرسه فرزندم را به دلیل حرف هایی که مردم می زنند عوض کردم در حالی که در زمان ازدواج دخترم شوهرم توانایی اذن بله را نداشت و تمام تلاشم بر آن بود که جو مراسم به هم نریزد، می خواهم بگویم که مردم در رفتار خود با دیگران دقت کنند چراکه همه زندگی به این ظواهر نیست.
مهمترین دغدغه شما چیست؟
تهیه داروهای شوهرم مهمترین دغدغه من است و تنها برای تهیه دارو به بنیاد شهید و امور ایثارگران کاشان مراجعه می کنم به نحوی که برخی مواقع تا پاسی از شب برای تهیه داروهای شوهرم در داروخانه ها سردرگم هستم.
یکی از مهمترین دغدغه های دیگر فرزندان من و نگاه جامعه به فرزندان شهدا و جانبازان است. حرف ها و نیش و کنایه هایی که افراد به فرزندان ما میزنند که از فلان سهمیه استفاده کرده اید و دانشگاه قبول شده اید یا کار گرفته اید،.
سخن پایانی؟
عشق به شهدا، جانبازان و خدمت به ایشان قیمت ندارد! از خداوند متعال خواستارم تا نفس در بدن دارم توفیق خدمت به آقا سید را به من بدهد.

لینک کوتاه:
https://www.payamesepahan.ir/Fa/News/85634/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

نیاز اصفهان روزانه به 640 اهداکننده خون

بارش‌های رگباری باران در گیلان

تکمیل برنامه عملیاتی 1405-1404 ذیل برنامه راهبردی 1410 اصفهان

پذیرش دانشجوی دکتری به شیوه استادمحور برای اولین بار کلید خورد

کشت‌کلزا در مهاباد 5 برابر افزایش یافت

برخورد 3 تریلی و یک سواری حادثه آفرید

عناوین روزنامه‌های روز سه شنبه 4 اردیبهشت 1403

فلورانس رنسانسی؛ خواهر ایتالیایی اصفهان + عکس

بومی سازی صفحه ضدگلوله برای دستگاه مه ساز امنیتی در اصفهان

جمع‌آوری پسماندهای جزء ساختمانی در فازهای بعدی اپلیکیشن «اصپاک»

پشمینه رستنی شفابخش دشت‌های اصفهان

راه اندازی نخستین درمانگاه تخصصی بچه های اوتیسم تا مهرماه

آدمی حسرت سرگردونه

اطلاعات بیشتری از ردمی 13 5G فاش شد؛ ظرفیت باتری و سرعت شارژ

سرمقاله دنیای اقتصاد/ جهش تولید با مشارکت مردمی

سرمقاله مردم سالاری/ سنگ‌اندازی بی‌نتیجه اسلواکی در مسیر توافق مهاجرتی ناتو

سرمقاله قدس/ چالش‌های «شانگهای» برای برقراری صلح در غزه

سرمقاله همدلی/ چماق و هویج وعده صادق در پرونده هسته‌ای

غافلگیری کاخ سفید از ابعاد حمله ایران

کاهش قیمت دلار در راه است؟

با تعطیلی پنجشنبه دستمزد کارگران کم می شود؟

مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان اردبیل با فرمانده تیپ 37 سپاه اردبیل دیدار کرد

سومین دیدار چهره به چهره سال 1403 مدیر کل بنیاد شهید خراسان رضوی با 60 تن از جامعه معزز ایثارگری

رقابت 12 هزار داوطلب آزمون سراسری سال 1403 در دانشگاه صنعتی اصفهان

برنامه پروازهای فرودگاه اصفهان امروز 4 اردیبهشت 1403 + جدول

برنامه سینماهای اصفهان امروز سه‌شنبه 4 اردیبهشت + جدول فیلم و قیمت بلیت

قیمت‌ میوه و تره‌ بار امروز 4 اردیبهشت 1403+ جدول

هشدار سطح نارنجی هواشناسی برای اصفهان صادر شد/انیروهای امدادی در حالت آماده باش

دستگیری باند سرقت از کتابخانه‌ها!

برخی از مشخصات سری Nova 13 هواوی فاش شد

سرمقاله خراسان/ عمق بخشی به یک رابطه راهبردی

سرمقاله کیهان/ دست برتر ایران و روایت وارونه غربگرایان

سرمقاله وطن امروز/ منظومه راهبردی تهران - اسلام‌آباد

سرمقاله فرهیختگان/ ناسیونالیسم اسرائیلی: هویت، غیریت و استعمار

سرمقاله شرق/ تحریم‌های جدید علیه ایران

سرمقاله اعتماد/ سیل و رفع خطر ناامنی غذایی و سوءتغذیه

سرمقاله ایران/ ابعاد مهم سفر رئیس‌جمهور به اسلام آباد

چالش‌های افزایش تعطیلی؛ شنبه یا پنج‌شنبه، مساله این است!

شوک بزرگ درباره حقوق 1403؛ دریافتی کارمندان و کارگران کاهش می یابد؟

سازمان منطقه آزاد کیش پیگیر حقوق مودیان مالیاتی است

رویکردی متفاوت دربزرگترین گردهمایی بین المللی فعالان گردشگری درکیش/ پوستر نمایشگاه بین المللی گردشگری کیش رونمایی شد

برنامه پرواز‌های چهارم اردیبهشت 1403 در فرودگاه اصفهان

حقوق شهر اصفهان در بازگشایی‌های زاینده‌رود محقق نشده است

داستانک/مادر آلزایمری

توصیه مهم اژه‌ ای به فراجا درباره حجاب

اعزام 50 درصد زائران عمره از فرودگاه امام خمینی(ره) به سرزمین وحی

ژاپن به تاکتیک‌های تجاری گوگل معترض شد

داوری: در تولید بذر هیبرید خیار به رقم 10 میلیون عدد در سال نزدیک شده‌ایم

پاسخ مبهم بانک مرکزی درباره وام ازدواج

(ویدئو) واژگونی سه خودرو شوتی در جاده یاسوج - اصفهان