رونق تولید و اقتصاد مقاومتی در گرو توسعه فرهنگی پایدار
مقالات
بزرگنمايي:
پیام سپاهان- وقتی در لحظه تحویل سال 1398 رهبر معظم انقلاب اسلامی سال جدید را با
عنوان « رونق تولید » نام گذاری کردند، مسئولان امر در تمامی لایه های
مدیریتی دریافتند دست کم باید سیاست ها و برنامه های خود را در این سال
بر مبنای نام گذاری معظم له به مفهوم واقعی کلمه تنظیم کنند و به مرحله
اجرا در آورند.
سال 97 به ویژه نیمه دوم سال برای مردم کشور ما با
نوسانات و مشکلات فراوانی همراه بود. تغییر نرخ ارز و طلا و کاهش ارزش پول
ملی، بی تعهدی و پایبند نبودن مجامع بین المللی به بر جام و کوتاه کردن
دست ملت ما از منافع آن، بی تدبیری و بی کفایتی برخی دولتمردان در مدیریت
شرایط به وجود آمده و همچنین احساس ناامنی اقتصادی و نگرانی های عمومی
برای آینده که خود باعث ایجاد تقاضای کاذب و افزایش بیش از حد قیمت ها در
حوزه خودرو، مایحتاج عمومی، غذا، بهداشت و ... شد، همه و همه ضرورت اتخاذ
تدبیری جدی را برای سال جدید بیش از پیش یادآور گردید.
اگرچه موضوع بارش
های فراوان رحمت الهی در استان های مختلف و بروز سیل و بی خانمان شدن
هموطنانمان در بعضی شهرها و روستاها، کام مردم ما را در نوروز باستانی تلخ
کرد، اما اکنون با آرام شدن اوضاع بار دیگر باید بر ضرورت توجه به نام
گذاری سال 98 تأکید کرد و اهمیت آن را یادآور شد.
اصولا به نظر می رسد
توجه به اقتصاد، تولید و رونق اقتصادی بدون در نظر گرفتن سایر عوامل مؤثر
در آن امری غیرممکن باشد. در این زمینه مفهوم توسعه پایدار، مقوله ای است
که اگر به طور جدی و عملیاتی به آن توجه شود، می تواند راهگشای بسیاری از
مشکلات حال و آینده ما باشد.
واژه توسعه در لغت به معنی رشد کردن،
بسط یافتن، تکامل، پیشرفت و... است که اگرچه از قرن 14 میلادی برای توضیح
بعضی پدیده های اجتماعی به کار رفته، اما استفاده وسیع از آن به عنوان یک
چهارچوب تحلیلی برای درک پیشرفت جوامع انسانی به پس از جنگ جهانی دوم و دهه
های 1960-1950 بر می گردد .
در عصر نوین که با انقلاب صنعتی آغاز شد،
استفاده از منابع طبیعی و استیلای انسان بر طبیعت و منابع طبیعی و مهار
آن با استفاده از ابزار آلات پیشرفته باعث به وجود آمدن توسعه اقتصادی و
صنعتی شد؛ اما این امر در بلند مدت کاهش منابع طبیعی همچون جنگل ها و
ذخایر فسیلی و غیر فسیلی را به دنبال داشت و بدتر از آن آلودگی های زیست
محیطی را در حوزه آب، زمین و هوا با خود به همراه آورد.
با بروز
مشکلات فراوان در کشورهای سراسر جهان به ویژه جوامع صنعتی و فرا صنعتی و
حتی کشورهای در حال توسعه برای نخستین بار در سال 1987 موضوع توسعه پایدار
به صورت رسمی در کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعه سازمان ملل مطرح شد. در
واقع توسعه پایدار به فرا یندی اشاره داشت که اساس بهبود وضعیت و از بین
برنده کاستی های زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بود. در این میان
بیشتر صاحب نظران توسعه همه جانبه را مهم ترین هدف توسعه در هر جامعه
ای می دانند و اعتقاد دارند اگر جامعه در یک یا چند بعد خاص به توسعه دست
یابد، به دلیل فقدان توسعه در زمینه ها و ابعاد دیگر ممکن است با مسائل
مهمی درگیر شود.
در اسناد یونسکو (1998) مفهوم پایداری این گونه مطرح
شده که هر نسل باید منابع آب، هوا و خاک را بدون آلودگی همانند زمانی که
این منابع روی کره زمین به وجود آمدند، برای نسل بعد باقی بگذارد.
در
ادامه فرایند توجه به توسعه پایدار، در سال 2001 در گزارش های سازمان
همکاری و توسعه اقتصادی، توسعه پایدار تلفیق اهداف اقتصادی، اجتماعی و زیست
محیطی به منظور حداکثر سازی رفاه انسان فعلی بدون آسیب به توانایی نسل
های آتی برای برآورده کردن نیازهایشان تعریف شد.
پس از آن در سال 2003 «
آرمان ها و اهداف توسعه هزاره سوم» توسط گروه توسعه سازمان ملل متحد
منتشر شد که منشوری برای «گذار توسعه» از هزاره دوم به هزاره سوم میلادی
بود.
به دنبال برنامه های توسعه ای سازمان ملل متحد رؤسای دولت ها،
نمایندگان بلند پایه نهادهای تخصصی سازمان ملل و جامعه مدنی در سپتامبر
2015 گرد هم آمدند و در مجمع عمومی این سازمان دستور کار توسعه پایدار 2030
را تصویب کردند. این دستور کار که جایگزین اهداف قبلی توسعه شد، نقشه راه
جامعه بین المللی را در زمینه توسعه پایدار برای پانزده سال آینده ترسیم
می کرد .
این دستور کار که با عنوان « دگرگون ساختن جهان ما : دستور
کار 2030 برای توسعه پایدار » منتشر شد، طراحی یک چهارچوب جامع و یکپارچه
برای دستیابی به توسعه متوازن، هماهنگ و پایدار است که نه تنها شامل آموزش
و حفاظت از محیط زیست می شود، بلکه رشد اقتصادی، اشتغال پایدار و
برابرسازی فرصت های اجتماعی را برای دستیابی به جوامع صلح جو و پایدار
ترسیم می کند . در واقع دستور کار جدید سازمان ملل متحد با محور قراردادن
توسعه متوازن و همه جانبه انسانی، مؤلفه های توسعه اجتماعی و فرهنگی را
مهم برشمرده و بر آن ها تأکید کرده است که البته بعضی شاخص ها و مفاهیم
تعریف شده آن به ویژه در حوزه فرهنگی- اجتماعی با ارزش ها، هنجارها و
فرهنگ کهن ایرانی- اسلامی ما در تضاد است یا به نوعی برای ما قابل درک و
پذیرش نیست و از این جهت نقد هایی از سوی اندیشمندان داخلی بر آن وارد شده
است.
آنچه از مجموع ادبیات توسعه پایدار استنباط می شود این است که
بازیگران اصلی در فرایند توسعه، انسان ها هستند که الگوهای سازمان اجتماعی
آن ها به منظور تعیین راه حل ها و تدابیر مناسب در جهت دستیابی به
توسعه پایدار نقش عمده ای را ایفا می کند. در واقع تجربه نشان می دهد
بی توجهی به عوامل فرهنگی- اجتماعی در خلال فرایند توسعه، اثربخشی
برنامه ها و پروژه ها را با مخاطره جدی مواجه می سازد.
به زعم
نگارنده آنچه امروز ما را از بحران های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، زیست
محیطی و ... در امان می دارد ، توجه به توسعه فرهنگی به صورت پایدار است؛
موضوعی که همواره دغدغه اصلی اندیشمندان و مسئولان تراز اول کشور بوده، اما
به دلیل وجود مسائل روزمره پیش رو کمتر به صورت عملی به آن پرداخته شده
است.
اگر بتوانیم شرایطی فراهم کنیم که توسعه فرهنگی کشور به صورت عملی
به منصه ظهور برسد و عقلانیت و خرد ورزی در رأس تمامی مسئولیت ها قرار
گیرد، آنگاه با تقویت عناصر و ریشه های فرهنگی غنی جامعه و بازگشت به
دوران پرافتخار تمدن ایران اسلامی، می توان آینده روشن تری پیش روی مردم
عزیز و ایثارگر کشورمان ترسیم کرد.
به نظر می رسد این مسئله ای است که
مدتهاست مورد غفلت واقع شده و از این جهت دچار مصائب ناشی از برخورد نا
عالمانه با آن شده ایم و در بلند مدت آنچنان ما را در چنبره آسیب های خود
گرفتار کرده که دسترسی به ریشه مشکلات عملا دور از دسترس ما قرار گرفته
است.
نگارنده در پایان بار دیگر بر این موضوع تأکید می کند که اگر
متولیان امر درصدد رونق تولید و تحقق اقتصاد مقاومتی – نه به صورت شعار
گونه - هستند، باید ابتدا زیر ساخت های مورد نیاز برای آن را تأمین و
باورها، ارزش ها و هنجارهای مورد نیاز آن را فراهم و در یک کلمه فرایند
توسعه فرهنگی کشور را آغاز کنند؛ در غیر این صورت شعار امسال بدون تأثیر
فراگیر و اثر بخش در بطن جامعه فقط به عنوان نمادی از سال 98 در ذهن تاریخ
بایگانی خواهد شد.
لینک کوتاه:
https://www.payamesepahan.ir/Fa/News/96297/