پیام سپاهان
/پایان نامه/
رابطه معرفت، عشق و آزادی نزد افلاطون
چهارشنبه 5 ارديبهشت 1397 - 10:54:38
سپاهان نیوز - برای افلاطون آزادی رابطه مستقیم با معرفت دارد، معرفت، شرط آزادی است. عشق نیز که دارای متعلق زیبایی است با معرفت به عنوان زیبایی راستین پیوند دارد، از این رو عاشق همان فیلسوفی است که همواره در مسیر معرفت گام بر می دارد.
به گزارش خبرنگار ایسنا_منطقه اصفهان، ژاله خیراندیش دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه دانشگاه اصفهان در پایان نامه کارشناسی ارشد خود به بررسی ابعاد گوناگون ساحت های وجودی انسان با محوریت آزادی نزد افلاطون پرداخته است.
 امروز معناهای گوناگون از آزادی مورد توجه انسان است. افلاطون از مهم ترین فیلسوفان دوره باستان به شمار می آید که در آغاز کار فلسفه قرار دارد و پرداختن به آغازها امری مهم است.
نزد افلاطون آزادی رابطه مستقیم با معرفت دارد، به گونه ای که معرفت شرط آزادی است. در باب چیستی معرفت افلاطون از دو رویکرد به آن توجه کرده است. رویکرد سلبی یعنی چیزهایی که معرفت نیست و رویکرد ایجابی به معنای بیان آنچه معرفت هست. در این خصوص او از دو تمثیل معروف غار و خط استفاده می کند. در تمثیل خط، امور محسوس و معقول با خطی از هم متمایز می شوند. امور معقول نیز خود به دو مرتبه استدلال و نوس تقسیم می شوند. در «استدلال»، صُور با واسطه جزئیات درک می شود. در «نوس» که معرفت حقیقی است درک صور بدون واسطه جزئیات است. این معرفت رهگشا به آزادی است. باید توجه داشت که آزادی نزد افلاطون متفاوت از معنی امروزی آن است و معنای عام تر و فراتری را در برمی گیرد. رسیدن به آزادی یک سیری است که نهایت آن آزادی است.
افلاطون در موارد گوناگون از عشق سخن به میان می آورد، زیرا از نظر او عاشق و معشوق در مسیری قرار می گیرند که نهایت آن معرفتی است که به آزادی منجر می شود. افلاطون در رساله فایدروس از عشق سخن می گوید و با استعاره سخن از نفوسی به میان می آورد که رهسپار درک حقایق اند. در این سفر برخی از نفوس به مقصد می رسند و برخی نفوس دچار لغزش می شوند و به دنیای مادی و محسوس سقوط می کنند. افلاطون قرار گرفتن در کالبد جسمانی را اسارت می داند که باعث فراموشی حقایق ازلی می شود، اما زیبایی معشوق و شوق دیدار او عامل دستیابی مجدد به معرفت می شود تا به موطن اصلی برگردند که غایت این امر حصول به رهایی و آزادی است. در رساله مهمانی باز از عشق صحبت می شود. عشق دارای متعلق زیبایی است، زیبایی راستین هم معرفت است و عاشق همان فیلسوفی است که همواره در مسیر معرفت گام بر می دارد.
انسان برای افلاطون از هر دو جنبه فردیت و اجتماعی مطرح است از لحاظ فردی بر تربیت جسمی و روحی تاکید دارد. از بازی، ادبیات و موسیقی بهره می برد. در بعد اجتماعی آرمانشهر خود را تصویر می کند. جامعه از سه بخش حاکم، نگهبانان و پیشه وران تشکیل شده است که هر یک نماینده قوای نفس اند که متناسب آن واجد عناصر حکمت، شجاعت و خویشتنداری اند. عدالت برای افلاطون معنایی جز این ندارد.
به گزارش ایسنا؛ این پایان‌نامه با عنوان «بررسی ابعاد گوناگون وجود انسان با محوریت آزادی» با راهنمایی استاد سعید بینای مطلق و مشاوره یوسف شاقول در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان دفاع شد.
1445953973591_telisna3.jpg
انتهای پیام

http://www.sepahannews.ir/fa/News/29866/رابطه-معرفت،-عشق-و-آزادی-نزد-افلاطون
بستن   چاپ