پیام سپاهان
زبان بی زبان شهر
يکشنبه 27 خرداد 1397 - 08:52:09
سپاهان نیوز - اگر با دقت بیشتری به شهر نگاه کنید، در و دیوار شهر با شما از شهروندان و آنچه در کوچه‌پس‌کوچه‌هایش می‌گذرد سخن می‌گوید.
به گزارش ایسنا- منطقه اصفهان، انسان‌ها علاوه اینکه با زبان خود اطلاعات، مفاهیم و به طور کلی پیام را منتقل می‌کنند، بخش قابل توجه اما نامحسوسی از اطلاعات را بدون آنکه خود بدانند با فرم، شکل و حرکات بدن منتقل می‌کنند. به این شیوه از انتقال پیام که البته از آنجایی که کاملا در کنترل افراد نیست قدری نامطلوب است، زبان بدن می‌گویند.
محققان متوجه شده‌اند دیگر موجودات نیز از این زبان بهره‌مند هستند. حال آنکه مطالعات در قرن جاری نشان داده است شهر نیز یک موجود زنده است و حیات دارد. آیا شهر هم به عنوان یک موجود زنده زبان دارد و مفاهیمی را از آنچه در آن می‌گذرد به وسیله مورفولوژی و شکل خود به مخاطب منتقل می‌کند؟
شهر به عنوان یک موجود زنده زبان دارد و سخن می‌گوید. پیش از اینکه بپذیرید شهر می‌تواند با فرم و ساختار خود با مخاطبان سخن بگوید باید بپذیرید که شهر یک موجود زنده است. سال‌ها است که علم شهرسازی معتقد است شهر موجودی زنده است. این لفظ نه یک استعاره بلکه حقیقتی روشن به حساب می‌آید. اگر انسان‌ها شهر را موجودی زنده نپذیرند شبیه به این است که یکی از سلول‌های بلند انسان، انسان را موجودی زنده نداند. 
شهرها متولد می‌شوند، دوران جنینگی خود را پشت سر می‌گذارند، رشد می‌کنند و به بلوغ می‌رسند. پیر می‌شوند و اگر حیات سالمی نداشته باشند عمر کوتاهی خواهند داشت، در صورتی که اگر حیات سالمی داشته باشند و به محیط اطراف خود آسیب وارد نکنند عمر طولانی‌تری خواهد داشت، عمری تا هزاران سال. از طرفی، شهرها منابعی مصرف می‌کنند تا زنده بمانند و همچون همه موجودات زنده دیگر فضولاتی نیز دارند. فضولاتی همچون دی اکسید کربن و گازهای گلخانه‌ای، فاضلاب و زباله.
شهرها همچون همه موجودات زنده از ارگان‌ها و اندام‌های گوناگون تشکیل می‌شوند که همه این اندام‌ها با یک دیگر رابطه سیستمی دارند، بر هم اثر می‌گذارند و از هم اثر می‌پذیرند. شهر ستون فقراتی دارد که ساختار فضایی شهر نامیده شده و اجزای اصلی شهر را در کنار هم نگاه می‌دارد. خیابان‌ها نقش رگ‌های بدن را بازی می‌کنند، برخی قسمت‌های بدن وظیفه دور کردن پسماند سمی را از شهر دارند، اندام‌هایی نیاز‌ شهر را تامین می‌کنند و البته آنچه ما مدیریت شهری می‌نامیم نقش مغز و تصمیم‌گیر را در شهر بازی می‌کند.
همه اندام‌ها و زیر سیستم‌های شهر برای هدفی مشترک همکاری می‌کنند: رفاه و حیات شهروندان. باید همه اندام‌های شهر با یک دیگر هماهنگ و منظم کار کنند تا شهر بتواند به حیات خود به شکلی سالم ادامه داده و شهروندان را که سلول‌های این پیکر به حساب می‌آیند مرفه نگاه دارد.
مساله این است که همانگونه که انسان نمی‌تواند با سلول‌های خود سخن بگوید، شهر نیز در برقراری ارتباط مستقیم با انسان‌ها و ارگان‌های داخلی خود ناتوان است. هنگامی که بدن انسان بیمار می‌شود یا ویروسی به بدن حمله می‌کند این شما نیستید که به دستگاه ایمنی خود دستور می‌دهید اقدامات لازم را آغاز کند. بلکه این خود سلول‌های دستگاه ایمنی بدن شما از جمله گلبول‌های سفید هستند که از تغییرات حاصل شده در بدن متوجه می‌شوند باید دست به کار شوند.
درست به همین خاطر است که زبان شهر اهمیت پیدا می‌کند. وقتی شهر بیمار می‌شود، هرگز نمی‌تواند خود با زبان خود از اتفاقی که برایش رخ داده است سخن بگوید. گرچه بهتر است اندامی در شهر تعریف شده باشد که بیماری‌ها را درک کرده و با انتقال به مغز (مدیریت شهری) موجب شود تصمیمات لازم اتخاذ شود. شاید بتوانیم این اندام را سازمان‌های مردم نهاد یا سازمان‌های نظارت و سنجش بنامیم.
بسیاری از اقداماتی که در بدن انسان و سایر موجودات برای نظم و هماهنگی یا عبور از بحران‌ها انجام می‌شود توسط مغز هدایت نشده و سلول‌ها و اندام‌های بدن، خود با درک و کشف تغییرات نامطلوب اقدام به مقابله می‌کنند. این استعاره قدری انتزاعی است اما حقیقت این است که اگر می‌خواهیم شهر در مقابل بیماری‌هایی که آن را گرفتار می‌کند در لحظه و بدون فوت وقت اقدام کرده و با مشکل مقابله کند باید تک به تک سلول‌ها زبان شهر را دانسته و بیماری‌ها را بشناسند.
پیاده‌رو یک خیابان را تصور کنید که میله‌های سنگین و زشت فلزی در ابتدای آن در فاصله‌های کوتاه تمام عرض را گرفته‌اند. گرچه همه ما به این تصویر عادت کرده‌ایم اما شهر با این چهره به شهروندان خود یک پیام را منتقل می‌کند: "بیشتر فکر کنید...!"
گرچه این تنها یکی از تلاش‌های شهر از میان هزاران تلاش شهر به خاطر انتقال پیام است. مناسب سازی فضاهای شهری یکی از دغدغه‌هایی است که با وجود اهمیت بسیار زیاد سال‌های سال در کشور ما، از جمله در شهر اصفهان فراموش شده و مهم تلقی نمی‌شد. حق حرکت در تمام سطح شهر یکی از حقوق شهروندی است که باید عدالت در آن وجود داشته باشد.
یعنی همه شهروندان فارغ از محدودیت‌ها و مشکلات جسمی و حرکتی که دارند باید بتوانند از نقاط مختلف شهر استفاده کنند. ایران علاوه بر اینکه به خاطر پشت سر گذاشتن جنگی 8 ساله، تعداد قابل توجهی توانخواه، معلول و جانباز دارد که هرگز توجهی به این قشر و نیازهای آن‌ها در سطح شهر نکرده است. بسیاری از مکان‌هایی که افراد سالم بدون آنکه توجهی داشته باشند به سادگی از آن استفاده می‌کنند یا از آن‌ها عبور می‌کنند برای قشر بزرگی از شهروندان دست نیافتنی به حساب می‌آید.
برای مثال تقریبا همه سامانه‌های حمل و نقل شهر برای ویلچر نشینان غیر قابل استفاده است. اتوبوس‌های سطح شهر با ارتفاع بلند و پله‌های بلندی که دارند، تاکسی‌هایی که هیچ تجهیزاتی برای استفاده ویلچرنیشینان ندارند، خطوط بی آر تی که حتی عبور از سامانه نفر شمار آن نیز برای ویلچرنشینان غیر ممکن است از جمله این موارد هستند.
اما نه تنها سامانه‌های حمل و نقل، بلکه امکان استفاده از اکثر پیاده روهای سطح شهر نیز برای ویلچر نشینان ممکن نیست. پیاده روهایی که به وسیله خیابان‌ها قطع شده و برای عبور از عرض خیابان و ورود به پیاده باید از جدول پایین آمده و دوباره از جدول بعدی بالا بروید برای شهروندان توان‌خواه عملا غیر قابل استفاده است. آن بخشی از پیاده روها که با شیبی ملایم با خیابان همسطح می‌شوند نیز معمولا با میله‌های فلزی مسدود شده‌اند تا نه تنها جلوی ورود موتور سیکلت‌ها، بلکه جلوی ورود ویلچرنشین‌ها، مادران کالسکه به دست و حتی زنان همراه با سبدهای خرید را هم بگیرد. 
این‌جاست که شهر فرهنگ ضعیف و غلط شهروندانش را با زبان بی زبانی فریاد می‌زند. اما نا توانی شهر برای ارائه خدمات به این گروه از شهروندان در آمد و شد خلاصه نمی‌شود. آیا تا به حال به این موضوع اندیشیده‌اید که هیچ کدام از سرویس‌های بهداشتی سطح شهر برای شهروندان ویلچرنشین قابل استفاده نیست؟
گرچه ممکن این مساله در نگاه نخست بی اهمیت و ساده به نظر برسد اما همین مساله موجب می‌شود که این گروه از شهروندان نتوانند بیش از چند ساعت از خانه دور شوند و همین موضوع ساده به انزوای آن‌ها دامن می‌زند. از طرفی بخش قابل توجهی از ادارت، بانک‌ها، پارک‌ها، مجموعه‌های تفریحی و خدماتی، سینماها و مجموعه‌های فرهنگی و دیگر اماکن شهری نیز برای ورود شهروندان ویلچرنشین و توان‌خواه مناسب نیست.
یادداشت از هانیه موسوی- خبرنگار اجتماعی ایسنا
انتهای پیام

http://www.sepahannews.ir/fa/News/37983/زبان-بی-زبان-شهر
بستن   چاپ