پیام سپاهان
داستان‌نویسی معاصر ایران به قبل و بعد از جمالزاده تقسیم می شود
دوشنبه 22 مرداد 1397 - 9:48:31 AM
ایسنا
پیام سپاهان- در ابتدای جلسه مروری بر سه شب برگزار شده در این دوره یعنی شب‌های «خیام و فیتز جرالد»، «داریوش شایگان و معماری اصفهان» و «دیدار و گفت‌و‌گو با علی دهباشی» شد و پس از آن سخنرانان جلسه سیاوش گلشیری و علی دهباشی به صحبت در مورد چرایی اهمیت محمدعلی جمال‌زاده پرداختند. 

سیاوش گلشیری به بررسی تاثیر محمدعلی جمال‌زاده بر ادبیات داستانی معاصر پرداخته و وی را مرزی دانست که داستان‌نویسی ما به قبل و بعد از او تقسیم شده است. گلشیری اشاره می‌کند به این‌که «با کتاب «یکی بود یکی نبود» ما با شکل نوین داستان‌نویسی مواجه می‌شویم و این کتاب راه را برای داستان‌نویسان بعدی باز می‌کند. شاید به همین خاطر وی را پدر داستان‌نویسی کوتاه یا مدرن ایران می‌دانند». سپس به تفاوت آن‌چه قبل از جمال‌زاده نوشته می‌شده با آن چیزی که او ارائه کرده پرداخت «تا قبل از او ما با حکایت رو‌به‌رو بودیم. تفاوت حکایت و داستان در پلات مشخص می‌شود. در حکایت و قصه‌های قدما هدف اصلی پند، اندرز و توصیه‌های اخلاقی بود و زبان و عناصر داستانی اهمیت نداشت».

سیاوش گلشیری با طرح این سوال که چرا در زمان حال و با وجود تمامی پیشرفت‌های فرمی به وجود آمده باز هم باید آثار جمال‌زاده را خواند این‌گونه پاسخ داد که «یکی از دلایل تاکید بر خوانش آثار او کاربرد زبان در داستان‌هایش است. به این دلیل که وی با تسلطی که بر اصطلاحات عامیانه و کنایه داشته آن‌ها را از منظر شخصیت وارد داستان‌های خود کرده است». وی در ادامه کارکردهایی که زبان در شخصیت‌های داستانی جمال‌زاده پیدا کرده را برشمرد که از آن جمله می‌توان به «رابطه زبان با طبقات اجتماعی، جنسیت راوی، دین و مذهب، عامیانه بودن ترکیبات و تمیز کردن نثر از واژگان غیرفارسی» اشاره کرد. گلشیری در روایت‌شناسی داستان‌ها و نثر جمال‌زاده «پیرنگ ساده و نزدیک به خاطره، محدود بودن شخصیت‌ها، متناسب کردن ابتدا و انتهای داستان‌ها برای نمونه با آوردن چند بیت شعر، ابژکتیو بودن و توصیف ظاهر و اخلاق، دیر شروع شدن داستان‌ها، ساده و صمیمی بودن زبان، استفاده نکردن از زبان شکسته و پیشی گرفتن گفتار بر نوشتار» را از نکات برجسته می‌داند و در پایان به بررسی تاثیر جمال‌زاده بر دو نویسنده مهم نسل‌های بعدی اصفهان بهرام صادقی و هوشنگ گلشیری پرداخته و ویژگی‌های داستان‌نویسی هر کدام را برشمرد.

پس از سخنان سیاوش گلشیری قسمتی از فیلم سخنرانی محمود دولت‌آبادی و فیلیپ ولتی سفیر وقت سویس در مراسم بزرگداشت جمال‌زاده در سال 85 به نمایش گذاشته شد. 

علی دهباشی حرف‌های خود را با گفتن خاطره‌ای از محمد ابراهیم باستانی پاریزی آغاز کرد و از قول وی نقل کرد که پاریزی در اواخر عمر از پزشک معالج خود سوال می‌کند که قلب آدمی در دقیقه چند بار می‌تپد؟ بعد از دکتر خواهش می‌کند که برایش تعداد تپش‌های قلب محمدعلی جمال‌زاده را در 106 سال عمر وی در ماشین حساب روی میز محاسبه کند اما ماشین حساب از آن عاجز است. دهباشی از قول پاریزی می‌گوید «این تعداد ضربان قلبی است که نزدیک یک قرن در ایران، لبنان، آلمان و سرانجام ژنو سویس به یاد وطن تپید. این قلب، قلب جمال‌زاده است. صاحب قلبی که بیش از پنجاه عنوان کتاب و صدها مقاله برای ادبیات ایران نوشته است». دهباشی در ادامه به زندگی پر ماجرای جمال‌زاده از کودکی نَقبی می‌زند، به سرنوشت تلخ پدر او یعنی سید جمال اصفهانی که خطیب مشروطیت شد و محمدعلی شاه حکم قتلش را صادر کرد. در نهایت پدر جمال‌زاده در بروجرد گرفتار می‌شود و به دستور شاه لای جرز دیوار گذاشته شده، به قتل می‌رسد. سپس دهباشی اشاره می‌کند که «محمدعلی در پس مرگ پدر از بیروت به مدرسه لازاریست فرانسه رفت و بعدها در برلین کمیته ملیون را به همراه سید حسن تقی‌زاده، علامه محمد قزوینی، ابرهیم پورداود، تربیت و چند تن دیگر تشکیل دادند و مجله کاوه را به راه انداختند». 

جمال‌زاده خود برای دهباشی چگونگی نوشته شدن اولین داستانش «فارسی شکر است» را در همان آپارتمان برلین تعریف کرده که «چهارشنبه شب‌ها دور هم جمع می‌شدند و به نوبت هر کس چیزی می‌خوانده تا این‌که نوبت به جوان‌ترین عضو گروه، جمال‌زاده می‌رسد و او که نمی‌دانسته در جمع این انسان‌های بزرگ چه بخواند اولین داستانش را نوشته، می‌خواند و در کمال ناباوریش مطبوع طبع آنان قرار گرفته و از همان شب مهر نویسندگی بر سرنوشت او زده می‌شود»
 جالب آن‌جاست که بعد از چند دهه وقتی دهباشی در آلمان به همان آدرس مجله کاوه می‌رود، می‌بیند نه تنها خیابان هنوز پابرجاست بلکه آپارتمان هم هنوز وجود دارد و موقعی که اهالی فعلی آپارتمان متوجه پیشینه این خانه می‌شوند به شهردار آن منطقه پیشنهاد می‌کنند که پلاکی برای یابود این خانه بر دیوار نصب شود و شگفت‌تر آن‌که دهباشی چند خیابان پایین‌تر بر دیوار خانه‌ای پلاکی مربوط به تقی ارانی را می‌یابد که آن‌جا زندگی می‌کرده است. دهباشی می‌افزاید «فرهنگ این‌گونه تداوم پیدا می‌کند».

در پایان سخنان خود دهباشی به نامه‌های رد و بدل شده مابین جمال‌زاده و نویسندگان نسل‌های بعد اشاره می‌کند از جمله دولت‌آبادی، صادقی، آل‌احمد، سیمین دانشور و... و بر این نکته تاکید که او تا آخرین سال‌ها در جریان ادبیات ایران قرار داشت و کتاب‌های روز را مطالعه می‌کرد. هم‌چنین به اختصاص عواید حق‌التالیف کتاب‌هایش که به وصیت خود جمال‌زاده صرف کمک به دانشجویان دکتری ادبیات، خرید کتاب برای دانشگاه، یتیم‌خانه‌ای در اصفهان و ساختن خوابگاه دانشجویان دانشگاه تهران در خیابان امیرآباد شده پرداخت و افزود که کتابخانه چند هزار جلدی‌اش را نیز به کتابخانه مرکزی تهران تقدیم کرد.

در پایان مراسم فایل صوتی از سید محمدعلی جمال‌زاده پخش شد که در آن خاطراتش از انقلاب مشروطه و چگونگی شکل‌گیری آن را که به چشم دیده بود با لهجه شیرین اصفهانی نقل می‌کند.

 از جمله حاضران در این مجلس می‌توان به محمد رحیم اخوت، محمد سیاسی، حسن صفدری اشاره کرد. در آغاز دو کلیپ تصویری کوتاه از کلیه آثار جمال‌زاده اعم از ترجمه، پژوهش و تالیف و هم‌چنین عکس‌هایی کمتر دیده شده‌ی او از آرشیو شخصی ایرج افشار برای حضار به نمایش درآمد.

http://www.sepahannews.ir/fa/News/55075/داستان‌نویسی-معاصر-ایران-به-قبل-و-بعد-از-جمالزاده-تقسیم-می-شود
بستن   چاپ