پیام سپاهان
8 فیلم ترسناک با موضوع قتل های زنجیره ای + عکس (قسمت 2)
دوشنبه 14 آبان 1397 - 16:08:52
پیام سپاهان - در این مطلب می خواهیم شما را با فیلم های ترسناک برتر تاریخ سینما با بن مایه قاتلین زنجیره ای آشنا کنیم که تماشای آن ها در شب های مصادف با جشن هالووین را به شما توصیه می کنیم
فیلم های ترسناک با قاتل سریالی
شاید بگویید چرا این روزها این همه در مورد فیلم ترسناک مطلب می نویسیم! سوال بجایی است اما شاید فراموش کرده اید که در سال های اخیر ژانر وحشت یکی از موفق ترین ژانرهای سینمایی بوده و مخاطبان بسیاری پیدا کرده است. علاوه بر این، جشن هالووین نزدیک است و اشتیاق نسبت به فیلم ترسناک یا هر چیزی که برای لحظاتی شما و اطرافیانتان را بترساند بیش از هر زمان دیگری در سال است. از این رو تصمیم گرفتیم که مطلبی دیگر در باب ژانر وحشت و این بار در مورد فیلم های ترسناک با بن مایه قاتل زنجیره ای یا همان قاتل سریالی خودمان! بنویسیم که یکی از هیجان انگیزترین و ترسناک ترین نسخه ها در ژانر وحشت به شمار می آید.
در شرایطی که فیلم های ترسناک متعددی با استفاده از عناصر وحشت زا مانند موجودات فضایی، ارواح، خون آشام ها، گرگینه ها، زامبی ها و هیولاهای انتقامجو ساخته می شود، معمولاً فیلم های ترسناک با مضمون قاتل زنجیره ای نادیده گرفته می شوند یا دستکم آن طور که باید مورد توجه قرار نمی گیرند. اما چنین فیلم هایی می توانند وحشتی بی مثال را همراه با هیجانی فراتر از حد تصور در مخاطب ایجاد کنند که تا مدت ها پس از پایان فیلم با او باقی خواهند ماند. در ادامه این مطلب می خواهیم شما را با 15 فیلم ترسناک برتر تاریخ سینما با بن مایه قاتلین زنجیره ای آشنا کنیم که تماشای آن ها در شب های مصادف با جشن هالووین را به شما توصیه می کنیم.
هشدار اسپویل: پیش از مطالعه این مطلب سینمایی به اطلاعتان می رسانیم که در برخی از موارد ناچاراً مجبور با بازگویی قسمتی از داستان فیلم هستیم که در همین ابتدا از شما بابت این موضوع عذرخواهی می کنیم.
قسمت اول این مطلب را از طریق این لینک مطالعه نمایید.
بیشتر بدانید : 7 فیلم ترسناک با موضوع قتل های زنجیره ای + عکس (قسمت 1)
تام چشم چران (1960)
مارتین اسکورسیزی در مورد فیلم ترسناک و تریلر روانشناسانه «تام چشم چران» (Peeping Tom) چنین می گوید: «همیشه حس کرده ام که تام چشم چران هرآنچه که می توان در مورد فیلمسازی گفت را در خود دارد، در مورد فرآیند فیلمسازی، عینی بودن و شخصی بودن آن و البته ابهامی که بین این دو وجود دارد. تام چشم چران درازدستی دوربین را نشان می دهد، اینکه دوربین چگونه تجاوزگر می شود». وقتی که فیلم ترسناک «تام چشم چران» در سال 1960 توسط مایکل پاول ساخته شد در ابتدا تقریباً با تمسخر و تحقیر منتقدان در سراسر جهان همراه شده و این فیلم به واقع حرفه موفق کارگردانی او تا آن زمان را نابود کرد. این تریلر روانشناسانه ترسناک و چالش برانگیز، ابهام در اخلاق را به تصویر می کشد.

تام چشم چران (1960)
در این فیلم یک مرد جوان دارای عقده های روانی به نام مارک لوییس، زنان آسیب پذیر را به عنوان طعمه انتخاب کرده و به آن ها می قبولاند که وی یک مستند ساز است. اما به دوربین مارک یک تیغه تیز مرگبار متصل شده که از آن برای کشتن این زنان استفاده می کند. این فیلم که همزمان با فیلم مشابه هیچکاک در ژانر قاتل زنجیره ای، «روانی» (Psycho)، ساخته شد، همانند شاهکار کارگردان افسانه ای تاریخ سینما، یک مرد جوان سرکوب شده، خطرناک و با شخصیت متزلزل را در نقش اصلی خود دارد که علیرغم داشتن ظاهری دوست داشتنی و و مهربان یک قاتل بسیار سنگدل و خونسرد است. مارک از دوربین عجیب و غریب خود برای به تصویر کشیدن روحیه چشم چرانی اش و همچنین غالب کردن گذشته دردناک و پرآزار خود به قربانیان زیبایش به شیوه ای مستند گونه و رئال استفاده می کند و بدین ترتیب مخاطب را نیز در این تجاوز آشکار و سخیف خود همدست می سازد، به گونه ای که انگار تماشا کردن فیلم حس خونخواری مارک را تهییج می کند.

تام چشم چران (1960)
اگر چه توصیه تماشای فیلمی با چنین داستانی شنیع که در دوران اکران باعث انزجار بسیاری از منتقدین و سینماروها شد کمی دور از تصور است اما انحراف اخلاقی و خشونت شدیدی که در آن دوران از سینما به ندرت مجال به تصویر کشیده شدن می یافت، در قالب مهارت ها و خلاقیت های کارگردانی پاول به عنوان یک داستان پرداز بصری، به داستانی جذاب و مسحور کننده برای سینماروهای امروزی تبدیل شده است. فیلم ترسناک «تام چشم چران» یک فیلم کالت کلاسیک بود که به یکباره گرفتار سانسور بی رحم سینما شد.
قرمز تیره (1975)
فیلم ترسناک «قرمز تیره» (Deep Red) دروازه ای به سبک ویژه و در حال گسترش داریو آرجنتو در سینمای وحشت بوده و از جاذبه پیچیده داستان خود برای زیبایی و زشتی فیلم به طور همزمان استفاده می کند. سبک فیلم سازی زننده و جلف آرجنتو که به اندازه مشابهی ترسناک و خوش رنگ و لعاب است بسیار ترسناک و شنیع جلوه می کند که از اتفاقات شوکه کننده و تعلیق های بی پایان سود می برد. در این فیلم، یک پیانیست آمریکایی به نام مارکوس دالی که در شهر رم زندگی می کند، شاهد قتل هولناک و وحشیانه یک زن مشهور دارای قدرت ارتباط برقرار کردن با ارواح می شود.

قرمز تیره (1975)
وی پس از این ماجرا به شکل وسواس آمیزی بدنبال هویت قاتل می گردد و همزمان از او نیز می ترسد. یک خبرنگار کنجکاو نیز در این جستجو مارکوس را همراهی می کند به این امید که بالاخره عامل قتل های در حال افزایش و ترسناک اخیر با عنوان «قتل های تبری» را شناسایی کند. فیلم ترسناک «قرمز تیره» یک تریلر جذاب و بسیار تاثیرگذار است که باید حتماً دید.
هالووین (1978)
فیلم «هالووین» (Halloween ) بدون شک یک تریلر بیرحمانه و بسیار خشن است، فیلمی چنان خشن و ترسناک که می توان آن را با «روانی» هیچکاک مقایسه کرد. راجر ایبرت در نقد خود بر این فیلم می نویسد: «این فیلم یک فیلم ترسناک و بسیار وحشتناک در مرود چیزی است که یکی از شخصیت ها از آن با عنوان تجسم شیطان یاد می کند… هالوویت یک تجربه درونی مشمئز کننده است- در واقع ما مشغول تماشای فیلم نیستیم بلکه داستان در واقع برای ما رخ می دهد». فیلم های بسیار کمی به اندازه فیلم «هالووین» توانسته اند چین تاثیر دیرپایی بر ژانر وحشت داشته باشند. اگر چه قبل از این فیلم نیز فیلم های ترسناک زیادی در سبک اسلشر با شخصیت های بد شبیه بوگی من ساخته شده بود اما هیچکدام را نمی توان با این فیلم مقایسه کرد.

هالووین (1978)
جان کارپنتر و دبرا هیل فیلمنامه آن را تنها در عرض 2 هفته نوشتند و فیلم برداری ها نیز خیلی سریع با بودجه ای بسیار ناچیز آغاز شد. کسی نمی دانست قرار است این فیلم به فروش خیره کننده 100 میلیون دلاری دست یافته و به یک موفقیت تجاری بی سابقه منتهی شود. داستان فیلم در مورد یک بیماری روانی به نام مایکل مایرز است که از آسایشگاه فرار می کند و با گذاشتن یک ماسک ترسناک به کابوسی برای نوجوانی به نام لوری استرود تبدیل می شد. داستان فیلم سبک شکار-شکارچی را در پیش می گیرد و تاثیری بسیار واقعی و محسوس بر مخاطب می گذارد. کارپنتر با استفاده از یک دوربین ساده شخصی و موسیقی ترسناک که توسط خود او ساخته شده بود، ترس و اضطرابی وحشتناک و بی پایان را در مخاطبان ژانر وحشت تاکنون ایجاد کرد. با برداشت های هیجان انگیز و مضطرب کننده و رویارویی های دیدنی بین مایکل و لوری، حس این که به زودی فاجعه ای که از آن واهمه داریم رخ خواهد داد حتی هنگام بالا رفتن تیتراژ پایانی نیز مخاطب را رها نمی کند.
ناپدید شدن (1988)
فیلم ترسناک «ناپدید شدن» (The Vanishing) ساخته جرج سلوزیر، کارگردان هلندی، که بعدها توسط خود او برای مخاطبان آمریکایی و با بازی ساندرا بولاک بازسازی شد (نسخه بازسازی شده با نسخه اصلی قابل مقایسه نیست) یک زخم سوزناک، رنجی غیرقابل تصور و پر از سورپرایزهای غیرمنتظره است. این فیلم که بر اساس رمان کوتاه «تخم طلایی» (The Golden Egg) نوشته تیم کرابی ساخته شده به ماجرای ناپدید شدن یک زن جوان به نام ساسکیا واگتر می پردازد که آخرین بار در یک پمپ بنزین همراه با نامزدش و در جریان تعطیلات در فرانسه دیده شده است.

ناپدید شدن (1988)
نامزدش، رکس، با وسواس فراوان به جستجوی نامزدش می پردازد و با گذشت سال ها این وسواس او بسیار ویرانگر شده و جالب این که دردسرهای او تازه شروع شده است. پایان غیرمنتظره و باورنکردنی «ناپدید شدن» بیشتر شبیه سبک هیچکاک است و تعلیق و تنش شکار قاتل زنجیره ای حیله گر توسط رکس مخاطب را لحظه ای رها نخواهد کرد. تریلری اینچنین هوشمندانه به ندرت یافت می شود به نحوی که استنلی کوبریک بزرگ در صحبتی با سلوزیر گفته بود که این فیلم را بیش از 3 بار تماشا کرده و از آن با عنوان «ترسناک ترین فیلمی که تاکنون دیده ام» یاد کرده بود.
آماده برای کشتن (1980)
فیلم «آماده برای کشتن» (Dressed to Kill) پس از انتشارش جنجال آفرین شد و بسیاری از منتقدان، طرفداران و سینماروها برایان دی پالما را به خاطر ساخت چنین فیلمی، زن ستیزی متعصب، خائن به سبک فیلمسازی خود و مقلدی ناشی از سبک فیلمسازی هیچکام خطاب کردند اما این تصور امروزه به طور کلی تغییر کرده است و همه از او با عنوان کارگردانی متفکر و پیشرو یاد می کنند. فیلم ترسناک «آماده برای کشتن» یک داستان بسیار گزنده و بی پرده دارد که همزمان به شکلی جوک گونه اما نیشدار بازگو می شود. فیلم داستان زنی با مشکلات جنسی را روایت می کند که برای درمان وسواس جنسی خود به روانشناس مراجعه می کند اما پس از ناکام ماندن در اغوای پزشک معالج خود به طور اتفاقی با یک مرد غریبه روبرو شده و در آسانسور آپارتمان این مرد توسط زنی مرموز با ضربات چاقو به قتل می رسد.

آماده برای کشتن (1980)
یک فاحشه گمنام قتل او را گزارش می کند و مخاطب گرچه می داند راز قتل این زن به روانشناس، فاحشه و یا پسر خود مقتول مربوط می شود اما نمی داند که به کدام یک از آن ها باید اعتماد کند. «آماده برای کشتن» در مواردی وارد قلمروی فانتزی تاریک می شود و هر با با شکستن تابوها، خطر و شهوت را با هم ترکیب می کند و همه این کارها با تکنیک هایی غیرمعمول و متغیر صورت می گیرد که مخاطب را درمانده می سازد.
سکوت بره ها (1991)
جاناتان دمی، کارگردان فیلم معروف «سکوت بره ها» ( Silence of the Lambs) در زمان اکران فیلم تاریخساز خود چنین گفته بود: «به سینما می روم زیرا احساس شوکه شدن به من دست می دهد» و این همان تجربه ای بود که سینماروها پس از تماشای فیلم او با فضای فرویدی، ترس همه جانبه، زوایای نگران کننده دوربین و نمایش هنرمندانه و ترسناک شیطان که در هر سکانس از فیلم وجود دارد حس کردند.

سکوت بره ها (1991)
اگر چه در ابتدا قتل های فجیع بوفالو بیل است که کلاریس استرلینگ تازه کار را وارد ماجرا می کند اما مواجهه او با دکتر هانیبال لکتر در زیرزمینی حفاظت شده و در درون یک قفس شیشه ای است که به یاد ماندنی ترین سکانس های این فیلم کابوس وار را تشکیل می دهد. این فیلم نماد بلوغ و زیبایی فیلم های دهه 90 هالیوود بود، دو روانی که در بطن این داستان قرار دارند هیولاهای انسانی فراموش نشدنی هستند که دیالوگ های آن ها هنوز هم ترس را بر مخاطبان مستولی می سازد.
ام (1931)
اولین فیلم صدا دار فریتز لانگ که بر اساس داستان واقعی شکار یک قاتل زنجیره ای در شهر دوسلدورف ساخته شده تحلیلی انتقادی و رادیکال بر سبک تحقیقات پلیسی و قانون آن زمان بود. بازی پیتر لور در نفش اصلی هانس بکرت، قاتلی زنجیره ای که کودکان را قربانی می کرد، در فیلم «ام» (M) چنان هنرمندانه بود که وی را خیلی زود به یک نماد سینمایی تبدیل کرد. کارآگاه لومان مردی است که ناامیدانه برای دستگیری قاتلی هولناک که شهر را در وحشت فرو برده تلاش می کند و این کار را در 8 ماه گذشته بدون وقفه پیگیری کرده است. اما او تنها کسی نیست که می خواهد قاتل را شناسایی کرده و به پای میز عدالت بکشاند.

ام (1931)
سیاست های سختگیرانه پلیس باعث شده که سندیکایی زیرزمینی از خلافکاران شکل گرفته که هدف آن ها نیز پیدا کردن قاتل است تا بدین ترتیب سختگیری های پلیس پایان یابد. فضای رئال ترسیم شده توسط لانگ در این فیلم ترسناک، در زمان خود نیز بسیار تاثیرگذار و ملموس بود و عنصر پیچیدگی و نظرات اجتماعی که در آن دوران در سینما نبود را به فیلم خود اضافه کرد و البته داستان واقعی و عناصر سادیستی آن نیز سهم زیادی در ایجاد رعب و وحشت در دل تماشاگران هنگام تماشای این فیلم داشت.
روانی (1960)
از طریق موسیقی منحصربفرد فیلم گرفته تا بازی آنتونی پرکینز در نقش جوانی دوست داشتنی و افسونگر به نام نورمن بیتس و تمامی پیچش های داستانی شوکه کننده در مسیر پرپیچ و خم داستان، فیلم ترسناک کلاسیک «روانی» (Psycho) ساخته آلفرد هیچکاک بدون شک ترسناک ترین و موثرترین فیلم ژانر وحشت در تاریخ سینما محسوب می شود. این فیلم اولین فیلمی بود که سنگ بنای ژانر فرعی اسلشر را با در نوردیدن تمامی قوانین و محدودیت های سینمایی زمان خود را گذشت و مخاطبان خود را بارها و بارها و زمانی که اصلاً انتظارش را نداشتند در شوک و وحشت فرو برد. با بن مایه هایی رمانتیک، «روانی» با داستان ماریون کرین شروع می شود، دختر زیبا و افسونگری که مقدار قابل توجهی پول از رییس خود دزدیده و رابطه ای ممنوعه با یک مرد متاهل دارد.

روانی (1960)
با این وجود هنوز هم مخاطب او را دوست دارند زیرا ماریون شخصیتی با قلبی رئوف و دوست داشتنی به نمایش در می آید. اما بعد از مدت کوتاهی او خود را در متل بیتس ها می بیند و مشهورترین و ترسناک ترین دوش تاریخ سینما را در این هتل می گیرد. و آلفرد هیچکاک پیر به یکباره قالی را از زیر ما می کشد وقتی که در نیمه راه داستان، شخصیت اصلی و محبوب داستان با قساوت تمام سلاخی می شود و ما مجبوریم که قاتل را حدس بزنیم و در نهایت با واقعیت شوکه کننده دیگری مواجه شویم. هیچکاک تمامی قوانین سینما را با این فیلم خود در نوردید و مخاطبان را مانند تعدادی عروسک در تمام طول فیلم به بازی گرفت. هیچکاک نیز مانند هر کس دیگری گاهی دیوانه می شد!
بیشتر بدانید : بهترین فیلم های ترسناک 2018 + تصاویر
بیشتر بدانید : 5 فیلم ترسناک برتر سینما با موضوع مذهب + عکس (قسمت 2)
بیشتر بدانید : بهترین فیلم های ترسناک روانشناسانه قرن 21 + عکس
منبع: rooziato.com

http://www.sepahannews.ir/fa/News/73868/8-فیلم-ترسناک-با-موضوع-قتل-های-زنجیره-ای---عکس-(قسمت-2)
بستن   چاپ