پیام سپاهان
نالایقی و ناکارآمدی
چهارشنبه 3 بهمن 1397 - 10:46:29 AM
کیمیای وطن
پیام سپاهان- در این مطلب آمده است: ناآگاهی و نالایقی درست مقابل شایسته‌ سالاری است. اگر کسی از تعهد، توانایی، علم و آگاهی نسبت به کاری برخوردار نباشد و مسئولیتی را بپذیرد، به خود و جامعه خود خیانت کرده است. در فرهنگ اسلامی این نکته مطرح است که اگر کسی توانمندتر از خودت در مدیریتی که داری پیدا شد، وظیفه ‌ات تحویل مدیریت به اوست تا کار مردم درست انجام شود و با کمترین هزینه و زمان مردم به نتیجه لازم برسند.
حضرت علی(ع) درباره انسان ‌های ناکارآمد می‌ فرمایند: « فانّ المتکاره مغیبه خیرٌ من مشهده و قعوده اغنی من نهوضه » ؛ « سست‌ عنصران ناراضی نبودشان بهتر از حضورشان و بیکاری آنان از اقدام شان مفیدتر است.»
واگذاری امور به افراد سست ‌عنصر و ترسو، کسانی که توان تصمیم‌ گیری و پیشروی در امور را ندارند، همچنین افرادی که به گونه ‌ای از شرایط ناراضی ‌اند و فکر دیگری در سر دارند، نادرست است و این افراد شایسته مدیریت نیستند. اشتباه نکنیم که این‌ گونه افراد را مشغول کنیم تا مانع ‌تراشی نکنند! اینان کسانی هستند که اگر مدیر شدند، کاری می‌کنند که نارضایتی جامعه افزایش یابد و در واقع جامعه را با خود همراه می‌ کنند تا به مقصد مد نظرشان برسند و این از آسیب‌ های سنگین مدیریتی است که به تعبیر مولا بهتر است این‌ ها بیکار باشند؛ چون اقدام شان زیان‌ آور است.
با توجه به گستره دامنه ‌دار مدیریت و مسئولیت نباید کارها به کسانی سپرده شود که احساس وظیفه نکنند و نتوانند بار سنگین این رسالت را تا پایان بر دوش بکشند. مولای پرهیزکاران (ع) در عهدنامه خود به مالک اشتر درباره انتخاب مدیران لایق این‌ گونه توصیه می ‌فرمایند: «و اجعل لرأس کلّ امرٍ من امورک رأساً منم لایقهره کبیر ها و لا یتشتّت علیه کثیرها »؛ «برای هریک از کارها رئیس و مدیری انتخاب کن؛ مسئولی که کارهای بزرگ او را مغلوب نسازد و زیادی کارها وی را پریشان و خسته نکند.»
مقصود از شایسته‌ سالاری در فرهنگ سیاسی امروز، همین فرمایش علی(ع) است. مدیریت باید به کسی داده شود که از کارهای بزرگ نترسد، از قدرت ‌های بزرگ وحشت نکند، از ثروتمندان نترسد، مال و منال دنیا دل و پای او را نلغزاند، بتواند خود را وقف مردم کرده و شبانه‌ روز برای اصلاح امور مردم تلاش کند؛ دویدن او را شاداب کند، نه اینکه احساس خستگی نماید؛ چنین فردی می‌ تواند جامعه را شاداب و امیدوار پیش ببرد و در صحنه حفظ کند؛ و گرنه با شعار کاری از پیش نمی‌رود ؛ به عمل کار برآید به سخن ‌دانی نیست.
در بخش دیگر سفارش مولا علی(ع) به مالک اشتر چنین آمده است: «ثم انظر فی امور عمالک فاستعملهم اختبارا ولاتولهم محاباه و اثره و توفی منهم اهل التجربه والحیاء من اهل البیوتات الصالحه والقدم فی الاسلام فانهم اکرم اخلاقاً و اصح اعراضا و اقل فی المطامع اشرافا و ابلغ فی عواقب الامور نظرا»؛ «سپس در امور کارگزارانت بنگر. آن ‌ها را آزموده به کارگیر (واحدی با عنوان گزینش داشته باشد تا صلاحیت‌ ها را بررسی کند) و محور گزینشت میل و گرایش شخصی تو نباشد؛ زیرا این دو کانونی از شعبه ‌های جور و خیانت است و از میان آن‌ ها افرادی را که باتجربه ‌تر، پاک‌ تر و پیشگام ‌تر در اسلام ‌اند، برگزین؛ زیرا اخلاق آن ‌ها بهتر، خانواده آن‌ ها پاک ‌تر، همچنین کم ‌طمع‌تر و در سنجش عواقب امور بینا ترند.»
نکته اول دقت در گزینش است (آزموده به‌ کار گرفتن)؛ نکته دوم اینکه در گزینش مدیران میل و گرایش شخصی اعمال نشود (گرایش به اقوام، گروه ‌های سیاسی همراه و باند و ...) که این خیانت است؛ یعنی اگر نزدیک ‌ترین شخص به خود را مدیر کردی، ولی شایسته نبود، خیانت کرده ‌ای.
نکته سوم توجه به تجربه است و درنهایت همه این‌ ها باید به پاک ‌دستی و پاکی عمل در همه ابعاد بینجامد و البته استفاده از افراد انقلابی یعنی افراد پیشگام در حمایت از اسلام وعمل به احکام و مفاهیم اسلام مدنظر باشد.
امیر المؤمنین(ع) همچنین به یکی از کارگزاران خویش فرمودند: «لاتقبلن فی استعمال عمالک و امرائک شفاعه الا شفاعه الکفاله والامانه »؛ «در به ‌کارگیری کارمندانت که باید زیر نظر تو کار کنند، واسطه و شفاعتی را نپذیر؛ مگر شفاعت کفایت و امانت را»؛ و کفایت و امانتداری، یعنی شایسته ‌سالاری.
امام(ع) خود در گزینش ‌ها پیوسته به این اصل عنایت داشت. وقتی مالک اشتر را به استانداری مصر منصوب می‌فرمایند، بر شایستگی ‌های او تأکید می ‌کنند: « اما بعد فقد بعثت الیکم عبدا من عبادالله لاینام ایام الخوف ولاینکل عن الاعداء ساعات الروع اشد علی الفجار من حریق النار و هو مالک بن الحارث اخو مذحج...»؛ «اما بعد یکی از بندگان خداوند را به سوی شما فرستادم که به هنگام خوف خواب به چشم راه نمی‌دهد، در ساعات ترس و وحشت از دشمن هراس ندارد و نسبت به بدکاران از شعله آتش سوزنده‌ تر است؛ او مالک فرزند حارث از قبیله مذحج است.»
بنابراین شایستگی، کاردانی، تعهد و در یک کلام شایسته ‌سالاری برخاسته از دین، یکی از لوازم اساسی در مدیریت در عرصه فرهنگی، اداری، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است و مدیران ما باید این ‌چنین باشند.

http://www.sepahannews.ir/fa/News/87763/نالایقی-و-ناکارآمدی
بستن   چاپ