منطقۀ مرکزی ایران الگویی متفاوت از آغاز یکجانشینی دارد
یکشنبه 26 اسفند 1397 - 12:54:19 PM
ایسنا
|
|
پیام سپاهان- جواد حسین زاده ساداتی
در نشست نخستین گامهای یکجانشینی در منطقه کاشان، اظهار کرد: برخلاف
منطقۀ زاگرس که تحول از سبک زندگی شکارگری و گردآورندگی به زندگی
یکجانشینیِ مبتنی بر تولید خوراک در آن رخ داده است و جز مناطق مادر یا
هستهای بهحساب میآید، منطقۀ مرکزی ایران تحول را دو تا سه هزار سال
دیرتر به نمایش گذاشت.
وی تصریح کرد: منطقۀ مرکزی ایران میتواند به
عنوان منطقهای نمونه برای مطالعۀ الگویی متفاوت از شروع زندگی یکجانشین
مبتنی بر تولید خوراک و یا الگوی گسترش این شیوۀ زندگی از مناطق مادر یا
هستهای به مناطق پیرامونی باشد. حسین زاده ساداتی افزود: باوجود
اینکه آغاز پژوهشهای علمیِ باستانشناختی در منطقه کاشان مربوط به سالهای
1310 است و از جمله پژوهشهای شاخص و آگاهیبخش بوده اما مسئلۀ خاستگاه و
الگوی زندگی یکجانشینی و تولید خوراک در این بخش از ایران، بیپاسخ مانده و
کسی بهطور نظاممند و منسجم به دنبال پاسخگویی به آن نبوده است.
استادیار
دانشکده معماری و هنر دانشگاه کاشان، تأکید کرد: کمبود شواهد و مدارک کافی
در این مورد دو علت دارد. یکی اینکه نخستین لایههای محوطۀ سیلک که آثار
مراحل ابتداییِ یکجانشینی و تولید خوراک را در خود دارد حدود 12 تا 14 متر
پایینتر از سطح محوطه قرار داشته و از این نظر دسترسی و کاوش آنها
زمانبر و پرهزینه است.
وی گفت: عامل دیگری که در کمبود مدارک و
شواهد باستانشناختی از این دوره نقش دارد، عدم بررسی باستانشناختی
نظاممند در دشت کاشان و یافت نشدن محوطههای دیگر است. تنها دو محوطه
سیلک شمالی و تپه شورابه را در دشت کاشان سراغ داریم که هر دو محوطه در اثر
فعالیتهای انسانی از بین رفته و یا آثار پراکندهای از آنها به دست
باستان شناسان افتاده است.
حسین زاده ساداتی افزود: کشف محوطه "
تپه قبرستان نوشآباد" که به نظر آثار دورۀ نوسنگی را در خود دارد بسیار
مسرتبخش بود. ازاینرو حسن فاضلی به همراه همکارانش در سال 1386 سرگرم
کاوش در محوطۀ سیلک بود، کاوش در تپه قبرستان نوشآباد را نیز به امید
شناخت ماهیت استقرارهای دوره نوسنگی دشت کاشان مورد گمانهزنی و لایهنگاری
قرارداد.
وی تأکید کرد: متأسفانه به علت تخریب شدید محوطه در اثر
فعالیتهای انسانی، چیزی زیادی از بافت اصلی محوطه باقی نمانده و از طرف
دیگر اندک یافتهها هم بیشتر از بافتهای رسوبی و بافتهای ثانویه به دست
آمده و بهجز یک لایۀ تقریباً برجا، در مجموع بستر باستانشناختی مطمئنی
ندارند.
این باستان شناس تصریح کرد: نخستین نتایج بررسی یافتهها
بهویژه سفالهای بهدستآمده از این محوطه، این است که آثار و لایههای
فرهنگی برجامانده از محوطۀ قبرستان نوشآباد، همگی متعلق به یک دورۀ زمانی
و استقراری نهچندان طولانی است زیرا تمامی یافتهها هم از نظر سبک و صورت
و هم از نظر ساخت و فناوری تقریباً همخوان و همسان بوده و بیانگر وجود
دورههای فرهنگی مختلف نیستند.
وی گفت: نتیجۀ دوم در مورد محوطه گاه
نگاری آن است که این محوطه به احتمال زیاد به دورۀ نوسنگی متأخر دوم
(7600-7200 سال پیش) تعلق دارد زیرا نه شواهدی از دورههای کهنتر مانند
نوسنگی بیسفال و یا مراحل اولیۀ نوسنگی با سفال در آن دیده میشود و
شواهدی از دورههای جدیدتر مانند مس و سنگ انتقالی نیز ندارد.
استادیار
دانشکده هنر و معماری دانشگاه کاشان افزود: اگر این دو نتیجهگیری درست
باشد باید به یک پرسش ضمنی پاسخ گفت و آن اینکه چرا باوجود نزدیکی این
محوطه با تپۀ شمالی سیلک که حدود ده کیلومتر است وجود لایههای همزمان در
دو محوطه، نقشمایههای به کار گرفتهشده در این دو محوطه شباهت زیادی به
یکدیگر ندارند در حالیکه در دورۀ بعد یعنی دورۀ مس و سنگ انتقالی
(چشمهعلی) برخی از نقشمایههای شاخص سفالهای سیلک یک (و همچنین سفال نوع
چشمهعلی یا زاغه) به مناطق دوردست نفوذ کردهاند. شاید علت اصلی این عدم
شباهت در مراحل نخست به ماهیت جوامع دورۀ نوسنگی که تازه یکجانشین شده
بودند بازگردد.
حسین زاده ساداتی گفت: جوامع انسانی منطقۀ مرکزی
ایران که احتمالاً بهتازگی – در حدود 8000 سال پیش- به زندگی یکجانشینی
روی آورده بودند قرارگاههای مستقل و خودگردانی را تشکیل داده بودند که در
مراحل اولیه بیشتر در پی نشان دادن هویت مستقل خود از جوامع همجوار
بودهاند. نشست نخستین گامهای یکجانشینی در منطقه
کاشان به استناد تپههای سیلک، شورابه فین و قبرستان نوشآباد از سلسله
مطالعات علمی منطقه فرهنگی کاشان است که به همت پژوهشکده کاشان شناسی
دانشگاه کاشان در خانه کاج برگزار شد.
http://www.sepahannews.ir/fa/News/92806/منطقۀ-مرکزی-ایران-الگویی-متفاوت-از-آغاز-یکجانشینی-دارد
|